سلام دوستان ، می خواهیم با هم در این درس نگاهی داشته باشیم به افعال sprechen, reden, sagen, erzählen, erklären و همچنین با نحوه استفاده از آنها و تفاوت ها بیشتر آشنا شویم.
sprechen سخن گفتن ، حرف زدن ، صحبت کردن ، تکلم کردن ، گفتگو کردن ، سخنرانی کردن ، به زبان آوردن
reden حرف زدن ، صحبت کردن ، گفتن
sagen گفتن ، اظهار نظر کردن ، فرمودن ، بازگو کردن ، بر زبان آوردن ، تعریف کردن ، بیان کردن ، بروز کردن
erzählen گزارش دادن ، بازگو کردن ، خبر دادن ، روایت کردن ، داستان تعریف کردن ، قصه گفتن
erklären توضیح دادن ، شرح دادن ، توصیف کردن ، تشریح کردن ، روشن کردن ، دلیل آوردن ، بازگو کردن ، اظهار کردن ، چیزی را با صفتی توصیف کردن
اگر توجه کرده باشید ، پی خواهید برد که افعال بالا معانی مشابه ی در زبان فارسی دارند ، و همین مشابه بودن می تواند گاهی دچار سر در گمی ما در نحوه استفاده از آنها شود. اما نگران نباشید، در این درس می خواهیم روشن تر و دقیق تر با مثال های بیشتر در ارتباط با هرکدام از این افعال و نحوه صحیح استفاده از آنها آشنا شویم.
گذشته ساده فعل sprechen می شود sprachen و گذشته کامل آن می شود haben gesprochen
mit einem Akzent sprechen
با یک لهجه خاصی صحبت کردن ، با یک شکل خاصی کلمات را به زبان آوردن
.
bei einer Veranstaltung sprechen
در یک نشست یا گردهمایی سخنرانی کردن ، صحبت کردن
Mit jemandem sprechen
با کسی صحبت کردن
Mit jemanden über alles sprechen können
با کسی در مورد همه چیز بتوان صحبت کردن
?Über wen sprecht ihr
شما ها درباره چه کسی صحبت می کنید؟
Unser Kind kann noch nicht sprechen
بچه ما هنوز نمی تواند صحبت کند
Er war so heiser, dass er kaum sprechen konnte
او صداش خیلی گرفته بود ، که می توانست به سختی صحبت کند.
Vor Aufregung nicht sprechen können
از عصبانیت و خشم نشود صحبت کرد
Laut sprechen بلند صحبت کردن
deutlich sprechen واضع و روشن صحبت کردن
flüsternd sprechen پچ پچ گونه صحبت کردن
durch die Nase sprechen تو دماغی صحبت کردن
Ins Mikrofon sprechen در میکروفن صحبت کردن
Deutsch, englisch, persisch sprechen
آلمانی، انگلیسی ، فارسی صحبت کردن
Mit leichtem Akzent sprechen
با لهجه جزیی صحبت کردن
Ich habe noch mit dir zu sprechen
من هنوز با تو صحبت نکرده ام
Sie sprach vom letzten Urlaub
او از آخرین تعطیلات صحبت میکند
Davon hat er schon oft gesprochen
او از آن بارها صحبت کرده است.
Darüber hat er schon oft gesprochen
او در آن مورد اغلب صحبت کرده است.
پس همانطور که دیدید در ارتباط با sprechen بیشتر و نزدیک تر به مفهموم صحبت کردن در زبان فارسی بود.
گذشته ساده فعل reden می شود redeten و گذشته کامل آن می شود haben geredet
Unsinn reden
حرف مفت زدن
bei einer Veranstaltung reden
در یک نشست یا گردهمایی حرف زدن
.
Mit jemandem über alles reden können
با کسی در مورد همه چیز بتوان حرف زد
Über etwas nicht reden dürfen
در مورد چیزی اجازه حرف زدن نداشتن
?Von wem redet ihr
از چه کسی حرف میزنید شما ها ؟
Laut reden بلند حرف زدن
Leise reden آهسته حرف زدن
Ununterbrochen reden مدام حرف زدن
Stundenlang reden ساعت ها حرف زدن
Kein Wort rede
یک کلمه هم حرف نزدن
!Redet nicht so viel
خیلی حرف نزن!
Er muss dauernd reden
او باید پشت سر هم حرف بزند ـ مرتبا حرف بزند
!Erst nachdenken, dann reden
اول فکر کن بعد حرف بزن!
Er lässt mich nicht zu Ende reden
او نمیذاره حرفم را به انتها ببرم
او اجازه نمیده من تا آخر حرف بزنم
Sie redete nur Unsinn
او فقط حرف مفت میزد
پس همانطور که دیدید در ارتباط با reden بیشتر و نزدیک تر به مفهوم حرف زدن در فارسی است ، یعنی همانطور که در فارسی ما می توانیم در مورد کسی صحبت کنیم به همان شکل نیز می توانیم در مورد کسی حرف هم بزنیم.
تنها یک تفاوت میان reden و sprechen وجود دارد که آن هم در ارتباط با زبانی را صحبت کردن است که ما همیشه باید از sprechen استفاده کنیم و فقط در این مورد است که نمی توانیم این دو فعل را جایگزین یکدیگر کنیم.
Ich spreche Deutsch من آلمانی صحبت میکنم ، هر چند می توانم در فارسی بگوییم Ich rede Deutsch من آلمانی حرف میزنم اما مفهوم واقعی جمله آنچنان که باید و شاید به دل شنونده آلمانی زبان نمی نشیند ، پس بهتر است تنها در این مورد reden را جایگزین sprechen نکنیم. در دیگر موارد همانند فارسی مهم نیست ، چه من بگویم ، آرام حرف میزنیم ، چه بگویم : آرام صحبت میکنم.
پس تا اینجای درس دو فعل sprechen و reden را با هم مورد بررسی قرار دادیم.
گذشته ساده فعل sagen می شود sagten و گذشته کامل آن می شود haben gesagt
Die Wahrheit sagen
حقیقت را گفتن
.
Etwas offen sagen
چیزی را بی پرده گفتن
Etwas ehrlich sagen
چیزی را بی ریا و صادقانه گفتن
.
Guten Tag/Auf Wiedersehen sagen
روز بخیر ، خدانگهدار گفتن
.
Sagen, wie spät es ist
بگوییم ساعت چند است
Etwas laut sagen چیری را بلند گفتن
Etwas leise sagen چیزی را آهسته گفتن
Etwas deutlich sagen چیزی را روشن و واضع گفتن
?Was hat sie gesagt
او ( مونث ) چی گفت ؟
Er sagte nur : Mir ist es egal
او ( مذکر ) فقط میگفت : برام مهم نیست
Davon habe ich nichts gesagt
من از اون ( در اون مورد ) هیچ چیزی نگفتم
?was?, wie kann man noch dazu sagen
چی ؟ چگونه آدم می تواند همچنان از آن ( در آن مورد چیزی ) بگوید؟
Du kannst ruhig zu mir sagen
تو می توانی خونسرد به من بگویی
پس همانطور که دیدید در ارتباط با sagen بیشتر و نزدیک تر به مفهوم گفتن در فارسی بود ، یعنی همانطور که در فارسی می توانیم آهسته صحبت کنیم ، آهسته حرف بزنیم ، به همان شکل نیز می توانیم آهسته چیزی را بگوییم.
پس تا اینجای درس تمرکز sprechen به روی صحبت کردن بود و تمرکز reden به روی حرف زدن و تمرکز sagen به روی گفتن.
زمان گذشته ساده فعل erzählen می شود erzählten و گذشته کامل آن می شود haben erzählt
Märchen erzählen
افسانه یا داستان تخیلی را تعریف کردن یا روایت کردن
.
Eine Geschichte erzählen
یک حادثه یا حکایت یا داستانی را تعریف کردن یا روایت کردن
.
Einen Witz erzählen
یک جک یا لطیفه را تعریف کردن یا روایت کردن
.
Ein Film erzählt von etwas
یک فیلمی از چیزی تعریف کند ، یک فیلمی از چیزی روایت کردن
.
Etwas spannend erzählen
چیز قابل توجه و جالبی را تعریف کردن ، حکایت کردن
.
Ein Geheimnis niemandem erzählen dürfen
اجازه تعریف یک راز را به کسی نداشتن
.
Gut erzählen können
خوب تعریف کردن را توانستن
Den Kindern ein Märchen erzählen
به بچه ها یک داستان تخیلی را تعریف کردن
Aus seinem Leben erzählen
از زندگی اش تعریف کردن یا روایت کردن
همانطور که دیدید فعل erzählen بیشتر در فارسی به مفهموم تعریف کردن یا روایت کردن یعنی تمرکز این فعل نیز بیشتر و اغلب به روی همین دو معنی در فارسی است.
گذشته ساده فعل erklären می شود erklärten و گذشته کامل آن می شود haben erklärt
این فعل بسیار مشابه به erzählen است اما با این توضیح که تمرکز این فعل به روی شرح دادن یا توصیف کردن یک ماجراست ، مثلا گاهی من در فارسی یک داستان را برایتان تعریف میکنم یعنی در اینجا از erzählen استفاده کردم ، اما زمانی است من در مورد یک درس گرامری می خواهم به طور کلی برایتان شرح دهم یا توضیح کاملی از آن به شما بدهم تا برایتان واضح و روشن شود ، یعنی در اینجا من از erklären استفاده کرده ام.
به مثال های زیر توجه کنید :
Etwas genau erklären
چیزی را دقیق شرح دادن ، توضیح دادن
Etwas kurz erklären
چیزی را کوتاه توضیح دادن ، شرح دادن
Einen Text oder ein Bild erklären
یک نوشته یا یک عکس را شرح دادن , توضیح دادن
Etwas psychologisch erklären
چیزی را از لحاظ روان شناسی توضیح دادن ، شرح دادن
Sie erklärt mir, warum sie nicht kommen könnte
او به من توضیح میدهد ، چرا نمی تواند بیاید
نکته : فعل erklären می تواند با sich ترکیب شود یعنی یک فعل انعکاسی شود و مفهوم های زیر را به خود بگیرد
ابراز عشق کردن ، خود را موافق یا مخالف نشان دادن
مثال :
Erkläre dich deutlicher
روشن تر موافق یا مخالف بودنت را توضیح بده
خلاصه درس :
درست است که افعال بالا معانی و مفهوم های مشابه به یکدیگر را داشتند اما همانطور که ما می توانیم آنها را در فارسی ، بیشتر مواقع جایگزین یکدیگر کنیم ، به همان شکل نیز در آلمانی می توانیم.
برای مثال ، من در فارسی می توانم یک داستان را تعریف کنم ، یا یک داستان را شرح دهم یا اینکه از یک داستان حرف بزنم ، صحبت کنم ، یا اصلا یک داستان را بگویم . می بینید که من از تمام افعال بالا استفاده کردم ، پس بنابراین دیگر معنی و مفهوم های آن ، بازی با کلمات است و بیشتر آدم را دچار سر در گمی میکند.
در کل افعال زیر توجه و تمرکزشان اینگونه است :
sprechen صحبت کردن
reden حرف زدن
sagen گفتن
erzählen تعریف کردن
erklären توضیح دادن
چنانچه شما نیز در ارتباط با این درس، مثال یا سوالی دارید ، می توانید در بخش نظرات درج کنید.
موفق باشید.
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De
همیشه بسیار شفاف و ساده توضیح میدهید بسیار ممنون ممنون
سلام فکر کنم ایراد تایپی بوده در اینجا Mit jemanden über alles sprechen können
باید jdm تایپ می شده چون داتیو بوده است.
ممنون از مطالبتون
سلام دوست عزیز
ممنون از اطلاع رسانی
موفق باشید.
چقدر کمک کرد ممنونم
بسیار عالی و کامل، سپاس استاد گرامی ?
خیلی ممنون استاد گرامی بسیار عالی و کاربردی بود.