سلام دوستان ، در این درس می خواهیم با هم یاد بگیریم چگونه با جا به جای یا تغییر اشکال در یک جمله ، منظور خودمان را نیز تغییر بدهیم.

در زبان فارسی معمولا ما با تغییر دادن تن صدا و یا شدت بخشیدن به یک بخش از جمله ، منظور خودمان را بیان می کنیم، مثلا اگر بخواهم یک جمله را به صورت عادی و معمولی بگویم ، اینگونه عمل میکنم :

آن کیف من نیست

 

اما اگر حال بخواهم تاکیدی بر جمله داشته باشیم که این اصلا کیف من نیست ، آنگاه از ( اصلا ) استفاده میکنم

یا اینکه در زبان عامیانه گاهی اینگونه نیز می گوییم :‌ بابا این اصلا کیف من نیست.

 

حال چگونه می شود این نوع جملات را در زبان آلمانی بیان کرد ؟

 

به مثال زیر توجه کنید :

 

Das ist nicht meine Tasche
آن کیف من نیست

 

Meine Tasche ist das nicht
آن اصلا کیف من نیست!

 

فرض کنید :‌ ما دنبال کیف خودمان هستیم و یکی بگوید که این کیف توست و ما بخواهیم تاکید کنیم که آن کیف ، کیف ما نیست ، آنگاه در زبان آلمانی می بایستی جایگاه کیف من را عوض کنیم و به اول جمله بیاوریم.

 

با آوردن Meine Tasche در ابتدای جمله ، یعنی تاکید ما بر روی Meine Tasche است و در فارسی ( اصلا کیف من ) و بعد دیگر اشکال جمله به ترتیب اضافه می شود. و میدانیم که پس از آن حتما باید فعل جمله آمده باشد.

 

Meine Tasche ist اصلا کیف من

و همچنین میدانیم بعد از فعل باید ضمیر بیاید که در اینجا das ضمیر ماست.

 

Meine Tasche ist das اصلا آن کیف من

 

و در نهایت اگر جمله منفی بود nicht می آید.

 

Meine Tasche ist das nicht آن اصلا کیف من نیست.

 

با تغییر مکان اسم توانستیم تاکیدی بر آن داشته باشیم و منظور خودمان را به شکل دیگری بیان کنیم.

 

 

Ich habe es nicht böse gemeint
من منظور بدی نداشتم.

.

 

Böse habe ich es nicht gemeint
من اصلا منظور بدی نداشتم

ای بابا اصلا منظور بدی نداشتم

 

صفت böse را به ابتدای جمله آوردیم و بر روی آن تاکید کردیم.

 

نکته : در زبان آلمانی هرگاه چیزی را به ابتدای جمله می آوریم ، یعنی تاکید ما به روی آن است ، مثلا در مثال های بالا اسم و صفت را به ابتدای جمله آوردیم و تاکیدی بر روی آنها کردیم که در فارسی جای این تاکید را ( اصلا ) گرفت.

 

پس تا اینجای درس متوجه شدیم که ما در زبان فارسی با تن صدا یا نوع ادا کردن جمله ، منظور خودمان را به طرفمان میرسانیم ، اما در زبان آلمانی با جا به جا کردن اشکال جمله و آوردن آن به ابتدای جمله

 

حال اگر بخواهیم جملاتی تاکیدی بگویم و جمله از دو بخش تشکیل شده باشد آنگاه باید به سر وقت sondern برویم.

 

مثلا در فارسی می گوییم : نخیر ما امروز به سینما نمیرویم ، بلکه به تئاتر میرویم.

 

 

Wir gehen heute nicht ins Kino, sondern ins Theater

ما امروز به سینما نمیرویم ، بلکه به تئاتر میریم

 

در واقع وقتی nicht به همراه sondern در جملات ما بیاید یعنی نه تنها اینجوری نبود بلکه جوری دیگری بود!

 

Sie zahlte nicht bar, sondern überwies den Betrag

او ( مونث ) نقد پرداخت نکرد ، بلکه آن مبلغ را واریز کرد

 

یعنی : نه تنها نقد پرداخت نکرد ، بلکه آن مبلغ را واریز کرد

 

Das ist nicht grün, sondern blau

این سبز نیست ، بلکه آبی است.

 

زمانی هست که ما می خواهیم تاکیدی بر منفی بودن یک بخش از جمله داشته باشیم ، مثلا بگوییم : نخیرم ، مرتضی آنرا انجام نداد ، بلکه عرفان آنرا انجام داد!

 

در این حالت می بایستی nicht را به ابتدای جمله بیاوریم و تاکیدی بر بخش اول جمله کنیم و بخش دوم را با sondern شروع کنیم.

 

Nicht er hat es getan, sondern sie

نخیرم ، نه تنها او ( مذکر ) آنرا انجام نداد ، بلکه او ( مونث ) انجام داد!

 

چند مثال دیگر در ارتباط با nicht و sondern :

 

Er wusste nicht nur viel, sondern alles darüber
او نه تنها خیلی نمیدانست ، بلکه همه چیز را در آن مورد میدانست.

 

 

Er reiste nicht nach Köln, sondern nach Berlin
او به سمت شهر کلن مسافرت نکرد ، بلکه به برلین مسافرت کرد.

 

 

Er war nicht betrunken, sondern ganz nüchtern
او مست نبود، بلکه کاملا به هوش بود.

 

Die Perle ist nicht echt, sondern nur eine Nachahmung
این مروارید اصل نیست، بلکه فقط یک بدل است.

 

 

Albert Einstein: Weisheit ist nicht das Ergebnis der Schulbildung, sondern des lebenslangen Versuchs, sie zu erwerben
آلبرت انیشتن: دانایی نتیجه تحصیل در مدرسه نیست، بلکه (حاصل) عمری تلاش برای به دست آوردن آن است.

 

چنانچه شما نیز در ارتباط با این درس ، سوال ، مثال یا نظری دارید ، می توانید آنرا در بخش نظرات همین درس درج کنید.

 

موفق باشید.



آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De