سلام دوستان در این درس می خواهیم با هم یاد بگیریم که چگونه و توسط کدام واژگان ما می توانیم در زبان آلمانی تاکیدی در جملاتمان کرده باشیم، مثلا در فارسی می گوییم : من فردا میام دیگه ، همین دیگه که معمولا فارسی زبان ها می گویند ، تاکیدی در جمله است که بابا ، آقا من فردا حتما حتما میام خیالت راحت یا خیالت تخت

 

این واژگان سعی بر این دارند که احساس ما در مورد آن جمله را به شنونده برسانند یا به همان زبان ساده تر ، تاکیدی بر گفته های ما داشته باشند.

 

برای درک بیشتر به واژگان و مثال های زیر توجه کنید :

 

اولین واژه تاکیدی ما ja است

 

Das musste ja passieren

 

اره این باید اتفاق می افتاد ، پیش می آمد

 

همانطور که می بینید ( اره ) در اینجا تاکیدی بر جمله دارد

 

Man hat etwas genau so erwartet

 

یعنی آدم دقیقا انتظار اینکه این اتقاق پیش بیاید را داشته است.

 

پس هرگاه ما در تفکر آلمانی انتظار پیش آمد یک حادثه یا اتفاقی را داشته ایم یا ساده تر اینکه میدانستیم ، خبر داشتیم ،  احساس میکردیم یا به دلمان افتاده بود که این اتفاق پیش می آید و مثل روز برامون روش بود ، از ja برای تاکید استفاده میکنیم. یا اینکه بخواهیم به کسی تاکید کنیم که یک کار را تکرار نکند ، مانند مثال زیر :

 

Mach das ja nie wieder

اینکار رو دیگه انجام نده ، باشه

 

که در جمله بالا ، ( باشه ) تاکیدی بر این است که او آن کار را هرگز انجام ندهد.

 

 

واژه بعدی ما که می تواند به عنوان تاکید در جملات استفاده شود eigentlich است

 

eigentlich

در حقیقت ، در واقع ، در اصل ، حقیقتا ، اصلا ، واقعا ، حقیقی

 

 

?Besuchen Sie eigentlich auch einen Italienischkurs
آیا شما حقیقتا یک کلاس ایتالیایی را هم می‌گذرانید؟
مثلا یک کسی دارد کلاس زبان آلمانی را میگذراند بعد ما برای اینکه تاکید کنیم از روی تعجب مثلا ، می گوییم واقعا یا حقیقتا داری ایتالیایی هم یاد میگیری؟

وقتی آدم بخواهد محترمانه موضوع را عوض کند :

 

?Was kommt heute eigentlich im Fernsehen

اصلا چه برنامه های امروز در تلویزیون پخش می شود؟

 

وقتی آدم در مورد یک موضوعی قبلا فکر کرده و واقعا و حقیقتا پرس و جو کرده و خبر داره و حالا میخواهد تاکید کند :

 

Ein neues Auto ist eigentlich zu teuer

یک ماشین نو واقعا خیلی گران است

 

یعنی تاکیدی بر گران بودن یک ماشین نو میکنیم و کاملا به آن واقف هستیم که یک ماشین نو خیلی گران است

 

یک مثال دیگر اینکه ما آگاه هستیم و واقف هستیم که کسی یک کاری را بلد نیست یا از چیزی آگاه نیست و حالا می خواهیم تاکید کنیم به اینکه ما واقف هستیم از این موضوع :

 

Eigentlich kennt sie sich mit Computern nicht aus

در واقع او ( مونث ) اصلا از کامپیوتر سر در نمیاره

 

وقتی از نظر تئوری به چیزی واقف هستیم :

 

Eigentlich müsste die Uhr jetzt funktionieren

در حقیقت می بایستی آن ساعت کار میکرد

 

از نظر تئوری واقف بر این بودیم که آن ساعت می بایستی به درستی کار میکرده

 

 

اما واژه بعدی که می توانیم به عنوان تاکید در جمله استفاده کنیم denn است

 

denn

برای اینکه ، زیرا ، چونکه ، چون ، به دلیل اینکه ، مگر که ، مگر اینکه ، بعد از آن ، پس از آن ، سپس

 

همانطور که میدانید معانی زیاد و همچنین کاربردهای زیادی دارد ، که با یک جستجو در سایت می توانید به کلی معانی و کاربردهای آن دسترسی پیدا کنید ، اما در این درس می خواهیم بیشتر روی معنی که باعث می شود تاکید روی جمله داشته باشد ، خواهیم پرداخت

 

?Wie spät ist es denn

ساعت چند شد؟

 

در فارسی هرگاه زمان را از دست بدهیم یا ساعت را فراموش کرده باشیم ، به جای اینکه بگوییم : ساعت چند است؟ فعل جمله را به گذشته ساده می بریم و یا یک لحن تعجب و شدت بیشتر می گوییم ، ساعت چند شد؟ در این حالت ما نیز از denn استفاده میکنیم ، اگر چه می توانیم همین مثال را با eigentlich نیز بیان کنیم

 

?Wie spät ist es eigentlich

اصلا ساعت چنده؟

 

هرگاه از چیزی قافل گیر می شویم و می خواهیم به صورت منفی عکس العمل نشون بدیم ، معمولا در این مواقع در فارسی برای تاکید از ( خُب ) استفاده میکنند :

 

Was hast du denn gemacht

خُب ، اونوقت تو چکار کردی؟

 

 

اما واژه بعدی ، واژه doch است ، که برای تاکید خیلی مورد استفاده قرار میگیرد

 

doch

این doch را ( چرای ) میشه تعریف کرد که مثلا در فارسی گفته میشه ، تو امروز نمیایی مدرسه ؟ بعد تو میگی چرا بابا میام ، دقیقا doch همچین کاربردی رو داره

 

در واقع شما با چرا یا چرا بابا تاکیدی بر آمدن کردید.

 

Darüber haben wir doch gestern gesprochen

چرا بابا دیروز درمورد آن صحبت کردیم

البته اینجوری هم میشه معنی کردش : در آن مورد ما دیروز باهم صحبت کردیم ، دیگه

 

Ich hab ihn doch schon angerufen

چرا من به اون ( مذکر ) زنگ زده ام

چرا بابا من به اون ( مذکر )‌ زنگ زده ام

 

یعنی تاکید میکنم که با اون تماس تلفنی داشته ام.

 

 

واژه بعدی mal است ، mal نیز خیلی برای تاکید در جملات مورد استفاده قرار میگیرد ، اگر چه معانی دیگری نیز دارد ، اما ما به آن مفهومی که باعث تاکید در جملات می شود ، می پردازیم

 

!Komm mal hier her

بیا اینجا ببینم!

 

معمولا در فارسی ما توسط (‌ ببینم! ) تاکید بر جمله میکنیم که این کار را mal برایمان در زبان آلمانی انجام میدهد.

 

البته گاهی هم می تواند معنی در فارسی ندهد زیر در فارسی ما با عوض کردن لحن گفتن ، می توانیم یک جمله را نیز دستوری کنیم ، این اتفاق اینگونه در زبان آلمانی رخ میدهد‌:

 

?Schaltest du mal bitte das Licht an

اون چراغ رو  لطفا روشن میکنی؟

 

همانطور که دیدید ، جمله بالا دستوری است و mal اینجا تنها به شنونده این حس را القا میکند که جمله دستوری است.

 

واژه بعدی ما halt است

 

Das funktioniert halt nicht! Akzeptier es

بابا جون ، آقا جون این کار نمیکنه ، قبول کن دیگه! بپذیز دیگه!

 

معمولا در فارسی مثال بالا را همانگونه که ترجمه کردم ، توسط واژگانی مانند بابا جان ، آقا جان و … تاکیدی روی جمله میکنیم.

 

که همین نقش halt را eben می تواند ایفا کند

 

Das kann man eben nicht ändern

آدم اونرو نمی تونه عوض کنه ، ( دیگه )

آدم نمی تونه اونرو تغییر بده ، که

 

مثال بالا را با halt نیز می توان بیان کرد ، یعنی کاربرد eben و halt کاملا همانند یکدیگر است.

 

واژه تاکیدی بعدی ما wohl است

 

wohl

در اینجا به معانی :‌ در واقع ، حقیقتا ، در حقیقت ( حدودا مانند eigentlich  )

 

?Wo ist Anna

آنا کجاست؟

Die wird wohl zu Hause sein

اون ( آنا ) دیگه باید الان ها خونه باشه

 

معمولا wohl به همراه فعل werden برای تاکید در جمله می آید.

 

das wird wohl so sein

این باید اینجوری باشه دیگه

این الان باید اینجوری باشه دیگه

 

اما اگر بدون فعل werden بیاید :

 

!willst du wohl hören

واقعا می خواهی بشنوی!

 

معمولا در فارسی اینگونه میگیم : خدایش می خواهی بشنوی! واقعنی می خواهی بشنوی!

 

واژه تاکیدی بعدی vielleicht است

 

شاید ، ممکن است ، احتمالا ، تقریبا

 

?Ist das vielleicht ein Ufo

شاید یه بشقاب پرنده است؟

 

تاکید میکنیم بر اینکه خودمونم خیلی نمیدونیم یا یه جوری می خواهیم طرف رو دست بندازیم 🙂 مثلا ما نمیدونیم ، شاید تو بهتر بدونی 🙂

 

 

واژه تاکیدی بعدی که خیلی مورد استفاده قرار میگیرد schon است

اغلب ما به دلیل لهجه خارجی که داریم schön را هم schon تلفظ میکنیم ، این اصلا ایرادی نداره 🙂 مهم اینه که شما می توانید یک زبان خارجی را بفهمید و صحبت کنید و آلمانی ها حتی نمی تونن به زبان ما بگن حالت چطوره :)) پس جای برای نگرانی وجود نداره و با انرژی پیش برید و اصلا نا امید هم نشید 🙂

 

اما در نوشتار دقت کنیم که schön را به جای schon ننویسیم ، چون باهم کاملا متفاوت هستند

 

schön یک صفت است

زیبا ، قشنگ ، خوشگل ، عالی و …

 

Es kann noch schöner werden

این می تونه قشنگ تر بشه ، زیبا تر بشه

 

schon واژه ای برای تاکید بر جمله با این توضیح که معانی زیر را هم می تواند به همراه داشته باشد

 

پیش از این ، قبلا ، هم اکنون ، به این زودی ، حتما ، قطعا ، مسلما ، سرانجام ، بلاخره

 

!schon wieder

باز دوباره!

ای بابا بازم!

 

Sie kommt schon heute

قطعا او ( مونث )‌ امروز میاد

 

تاکیدی بر آمدن او ( مونث ) داریم که اون قطعا یا حتما امروز میاد یا اینکه در فارسی اینگونه نیز میگیم : اون الان هاست سر و کله اش پیدا بشه ، اون امروز سر و کله اش پیدا میشه

 

اما ما می توانیم چند تا حرف تاکید را نیز در جمله باهم استفاده کنیم ، مانند مثال زیر :

 

Ich komme später, du kannst ja schon mal die Koffer packen

من کمی دیرتر میام ، تو می تونی قطعا چمدان ها را ببندی

 

نکته : mal در اینجا در نقش امری یا دستوری کردن جمله است

 

ما واژه تاکیدی bloß هم داریم که می تواند به همراه schon  بیاید ، مانند مثال زیر :

 

sag bloß, du gehst schon

فقط بگو که تو هم حتما میری

 

!Stell die Vase bloß wieder hin

 

فقط اون گلدان را باز همین جا قرار بده اش

 

معمولا در فارسی اینگونه میگیم : قربون دستت اون گلدون رو باز بزار سر جاش :))

 

 

در آخر اینکه ما می توانیم از nur نیز استفاده کنیم درست مانند bloß

 

!Überlege dir nur gut was du sagst

فقط خوب فکر کن که چی داری میگی!

 

موفق باشید.

 



آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De