Das Leergut یک اسم خنثی می باشد
leere Flaschen und Gläser, die man in einem Laden zurückgeben kann und für die man ein bisschen Geld bekommt
بطری ها یا شیشه های خالی که آدم می تواند آن ها را به فروشگاه پس بدهد و در جهت آن کمی پول دریافت کند.
“?Wenn du einkaufen gehst, nimmst du dann bitte auch das Leergut mit”
اگر داری میروی خرید کنی ، لطفا آن بطری یا شیشه های خالی را نیز با خودت ببر
البته در کشور آلمان به غیر از Das Leergut که ما می توانیم به فروشگاه پس بدهیم یک اسم دیگر به نام Das Pfand را نیز داریم ، که به معانی ، گرو ، وثیقه ، گروگان نیز می باشد.
اما در این درس منظور همان گرو هستش که ما برای مثال وقتی می خواهیم یک نوشیدنی بخریم ، جدا از پول نوشیدنی ، مبلغ بطری آنرا نیز پرداخت میکنیم و پس از اینکه بطری را به دستگاه Der Pfandautomat دادیم ، آنگاه Eine Quittung یا اینکه Ein Beleg دریافت می کنیم و سپس آنرا An der Kasse تحویل میدهیم و معادل آن رسیدمان ، پول دریافت میکنیم.
چند مثال :
Ein Pfand geben
یک وثیقه یا گروی دادن
Ein Pfand einlösen
یک وثیقه را از گرو در آوردن
Die Kredite müssen auf Wunsch verlängert werden, die Pfänder dürfen nicht vor Ablauf von vier Monaten versteigert werden
وام ها باید بر اساس خواسته ها اتمدید بشوند ، وثیقه ها اجازه ندارند قبل از گذشت یک دوره چهار ماه به مزایده گذاشته بشوند.
Nimm die Flaschen mit. Vom Pfand kannst du dir ein Eis kaufen
بطری ها را به همراه خودت ببر ، با پول گروی می توانی برای خودت یک بستنی بخری
اصطلاح :
.
?Ist auf den Flaschen Pfand
این بطری ها نیاز به گروی دارند؟
بعضی از بطری ها هستند که در کشور آلمان Pfand ندارند و نیاز نیست که به عنوان گروی پولی پرداخت کنید ، این اصطلاح را معمولا زمانی می پرسند که بخواهند بدانند که یک بطری نیاز به گروی دارد یا نه
Jemandem eine Quittung für 100 Euro geben
به کسی به خاطر ۱۰۰ یورو یک رسید بدهیم
Etwas nur gegen Quittung abgeben
یک چیزی را تنها در صورت گرفتن رسید تحویل بدهیم
مثلا یک نامه را وقتی می خواهیم تحویل بدهیم در ابتدا یک رسید از تحویل گیرنده بگیریم
Wir sammeln alle Belege für die Steuererklärung
ما تمام رسیدها یا فاکتور ها را به جهت اظهارنامه مالیاتی جمع میکنیم
به اون فیش ها یا قبض های که در بخش صندوق فروشگاه ها دریافت میکنید بهشان یا Der Kassenzettel گفته می شود و یا اینکه Der Kassenbeleg
Den Kassenzettel wirft er immer weg
او همیشه تمام قبض ها را دور می اندازد.
Könnten Sie mir bitte einen Kassenzettel ausstellen?
می توانید لطفا یک قبض برای من صادر کنید؟
Zum Umtauschen braucht man den Kassenzettel
برای تعویض یک کالا در فروشگاه آدم نیاز به آن قبض دارد.
Zum Umtauschen braucht man den Kassenbeleg
برای تعویض یک کالا آدم نیاز به آن رسید دارد.
آموزش رایگان زبان آلمانی – مرتضی غلام نژاد
منبع : de.alemani.de
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De