Die Gewissensbisse یک اسم جمع می باشد
عذاب وجدان
Sie bekam Gewissensbisse, als sie an ihre Lüge von heute Morgen dachte
وقتی او به دروغی که امروز صبح گفته ، فکر میکند ، عذاب وجدان میگیرد
Heftige Gewissensbisse haben
عذاب وجدان شدیدی داشتن
Wir müssen wirklich keine Gewissensbisse haben
ما واقعا نباید عذاب وجدان داشته باشیم
Wegen etwas Gewissensbisse haben
به خاطر چیزی عذاب وجدان داشتن
?Muss ich Gewissensbisse haben
باید عذاب وجدان داشته باشم؟
Er bekam Gewissensbisse
او ( مذکر ) عذاب وجدان گرفته
Also, ich kriege richtige Gewissensbisse
پس بنابراین ، من عذاب وجدان درست حسابی میگیرم
Ich habe keine Gewissensbisse, in keiner Weise.
محاله که عذاب وجدان داشته باشم
من تحت هیچ شرایطی عذاب وجدان ندارم
Ich hatte immer Gewissensbisse, wenn ich hierher kam
همیشه وقتی به اینجا می آمدم ، عذاب وجدان داشتم
Vielleicht warst du liiert und hattest Gewissensbisse
شاید تو هم متحد ( شریک ) شده بودی و عذاب وجدان داشتی
آموزش زبان رایگان زبان آلمانی – مرتضی غلام نژاد
منبع : de.alemani.de
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De