eigentlich
در حقيقت ، در واقع ، در اصل ، حقيقتاً ، اصلاً ، واقعاً ، حقيقى ، اصلى
.
Die eigentliche Bedeutung eines Wortes
مفهوم حقیقی یک کلمه
مفهوم واقعی یک کلمه
.
Eigentlich gibt es gar keinen Weihnachtsmann
در حقیقت ( در واقعیت ) اصلا هیچ بابا نوئلی وجود ندارد.
?Bist du eigentlich gestern im Kino gewesen
تو واقعا دیروز سینما بودی؟
.
.
Das Auto ist eigentlich schön, aber es ist nicht so schnell
آن ماشین در حقیقت زیباست ، اما خیلی سریع نیست
.
.
!Eigentlich nicht
در واقع نه ، در حقیقت نه
.
Eigentlich nicht möglich
در واقع امکان پذیر نیست
در واقع شدنی نیست
.
Jetzt kommen wir zu dem eigentlichen Gegenstand unseres Gespräches
حالا ما به موضوع اصلی صحبت خودمان میرسیم
.
.
Sein Referat war eigentlich nur eine Aneinanderreihung von Namen, Orten und Jahreszahlen
مطالب ارایه شده او در واقع فقط شمارشی از نام، مکان، و تاریخ بود.
überhaupt
اصلاً ، ابداً ، اساساً ، كلاً ، به طور كلى ، به هيچ وجه
!Überhaupt nicht
به طور کلی نه!
.
!Überhaupt nichts
به طور کلی هیچ چیز!
.
Er sagte überhaupt nichts
او به طور کلی هیچ چیزی نگفت
?Was mache ich hier überhaupt
در واقع من اینجا چکار میکنم؟
.
Ich bin überhaupt selten zu Hause
من به طور کلی به ندرت در خانه هستم
.
Das stimmt überhaupt nicht
آن اصلا صحت ندارد
آن اصلا صحیح نیست
.
Er hat wieder mal überhaupt nichts verstanden
او کلا دوباره هیچ چیزی را متوجه نشد
او کلا دوباره هیچ چیزی را درک نکرد
.
Der Verletzte regt sich überhaupt nicht
زخمی اصلا خودش را تکان نمیدهد.
.
!Als ob wenn ich dir überhaupt nicht geholfen hätte
انگار که من اصلا به تو کمک نکرده بودم!
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De