سلام دوستان در این درس می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به فعل lesen به همراه پیشوندهای آن ، همانطور که در درس های گذشته گفته ام ، در زبان آلمانی هر کاری ، فعل مخصوص به خودش را دارد، حال در این درس می خواهیم فعل lesen و پیشوندهای آنرا مورد بررسی قرار دهیم.
lesen
خواندن , مطالعه کردن ، تدريس كردن ، درس دادن , دريافتن ، دانستن ، شناختن ، فهميدن , خوشه چيدن ، گرد آوردن محصول
گذشته ساده : lasen
گذشته کامل : haben gelesen
در این درس تمرکز ما به روی مفهوم خواندن یا مطالعه کردن در فعل lesen است!
نکته : در تفکر فارسی یا زبان فارسی ، ما معمولا فعل خواندن را می آیم با یک سری اسم ترکیب می کنیم و از آن فعل جدید می سازیم ، مانند : آواز خواندن ، ترانه خواندن ، شعر خواندن و …
اما در تفکر آلمانی افعال اینگونه ساخته نمی شوند بلکه اسم را می آوریم و بعد همان فعل اصلی را مورد استفاده قرار میدهیم ، مثلا : یک آوازی را خواندن ، یک ترانه ای را خواندن ، یک شعری را خواندن و …
در تفکر آلمانی یا زبان آلمانی ، ما معمولا افعال جدا شدنی را با حروف اضافه ترکیب می کنیم و از آنها فعلی با مفهوم تازه تر می سازیم!
و اما مثال برای فعل lesen :
?Hast du das Buch gelesen
تو آن کتاب را خوانده ای ؟
در اینجا فعل lesen به معنی خواندن ، یعنی چیزی را برای خودت خوانده باشی یا به طور سطحی آنرا خوانده باشی یا مطالعه کرده باشی
حال ما در زبان آلمانی همانند فارسی می توانیم چیزی را بلند بخوانیم ، چیزی را آهسته بخوانیم ، چیزی را سریع بخوانیم یا اینکه چیزی را آرام
Laut lesen بلند خواندن
Leise lesen آهسته خواندن
Schnell lesen سریع خواندن
Langsam lesen آرام خواندن
چند مثال دیگر :
lesen lernen
خواندن یادگرفتن
Das Kind kann schon lesen
آن بچه ( دیگه ) می تواند بخواند
Abends im Bett noch lesen
سرشب ها همچنان در تخت مطالعه کردن
Ich kann deine Schrift nicht lesen
من دست خط تو را نمی توانم بخوانم
نکته : فعل lesen را می توانیم به همراه حروف اضافه über, aus, von, in, an, zu مورد استفاده قرار بدهیم.
دیدید در فارسی می گوییم : درباره آن خوانده ام ، یا چیزی از آن را خوانده ام یا در آن کتاب خوانده ام ، در زبان آلمانی نیز به همین صورت است.
über etwas lesen درباره چیزی خواندن
von etwas lesen چیزی از آن خواندن
in etwas lesen در چیزی خواندن
an etwas lesen پیرامون یا اطراف چیزی خواندن
zu etwas lesen به مناسبت چیزی خواندن ، به وسیله ی چیزی خواندن
aus etwas lesen از چیزی خواندن
نکته : zu etwas lesen معمولا در تفکر فارسی خیلی مورد استفاده قرار نمی گیرد ، اما در تفکر آلمانی چرا
میدانید که هرگاه حروف اضافه ما با افعال یا صفت های ما ترکیب می شوند ، آنگاه ما با da و wo نیز حتما سرکار خواهیم داشت ، مثلا برای فعل lesen ما با über, von, aus, in, an, zu در ارتباط هستیم. پس این حروف اضافه و واژگان پرسشی زیر را باید به هر حال یک جایی مورد استفاده قرار بدهیم.
?Wovon واژه پرسشی – از چه چیزی ؟
Davon حرف اضافه – از اون ، از آن
?Worüber واژه پرسشی – درباره چه چیزی ؟
Darüber حرف اضافه – درباره آن ، درباره اون
و دیگر حروف اضافی که در این درس نام بردیم به همین صورت
مثال :
Ich habe darüber etwas gelesen
من درباره آن چیزی خوانده ام
Ich habe davon etwas gelesen
من از اون چیزی خوانده ام
اما این در زبان آلمانی تمام ماجرا نیست ، بلکه همانطور که در ابتدای درس گفتم ، در زبان آلمانی برای هر کاری باید فعل مخصوص به خودش را مورد استفاده قرار بدهیم. که در ادامه به تک تک آن فعل ها در ارتباط با مفهوم خواندن ، توضیحاتی خواهم داد
حالت اول :
فرض کنید که من چیزی را می خواهم با دقت به همراه تمام جزئیات آن بخوانم یا اینکه من می خواهم تمام بخش های یک متن را بخوانم ، در آن صورت می بایستی فعل lesen با پیشوند durch ترکیب شود تا فعل جداشدنی durchlesen را بسازد و جدا از آن ، مفهوم تازه تری نیز به فعل خواندن ببخشد.
فعل جدا شدنی durchlesen
تمام متنى را خواندن , بدون تعمق خواندن
گذشته ساده : lasen durch
گذشته کامل : haben durchgelesen
مثال :
Ich habe das Buch durchgelesen
من آن کتاب را مطالعه کرده ام
اما این مطالعه کردن در ذهن آلمانی زبان ها یک مطالعه ساده نیست بلکه به خاطر وجود durch در فعل ، آنگاه این تصویر را نیز به همراه دارد ، که من آن کتاب را با تمام جزئیات و با دقت یا به قول خودمان مو به مو خوانده ام
Ich habe den Brief zweimal durchgelesen
من آن نامه را با تمام مطالب یا جزئیاتش دوبار مطالعه کرده ام یا خوانده ام
حالت دوم :
وقتی من بخواهم متنی را برای کسی با صدای بلند بخوانم یا نه اصلا بخواهم یک متن را برای یک جمع با صدای بلند بخوانم ، آنگاه باید در زبان آلمانی فعل جداشدنی vorlesen را مورد استفاده قرار بدهم
.
.
vorlesen
از روی چیزی خواندن ، برای دیگران قرائت کردن ، با صدای بلند خواندن
گذشته ساده : lasen vor
گذشته کامل : haben vorgelesen
نکته : تمام حروف اضافی که با lesen مورد استفاده قرار میگرفت با دیگر افعال جداشدنی که با lesen می سازیم نیز به همین صورت است.
مثال :
Jemandem einen Brief vorlesen
برای کسی یک نامه ای را قرائت کردن ( با صدای بلند که بشنود )
Jemandem eine Zeitungsnotiz vorlesen
برای کسی یک مقاله در روزنامه ای را قرائت کردن ( با صدای بلند خواندن )
!lies mal vor, was auf dem Zettel steht
تفکر آلمانی : بلند بخوان! چه چیزی در آن برگه واقع است
تفکر فارسی : بلند بخوان ببینیم چه چیزی توی اون برگه نوشته شده!
حالت سوم :
وقتی من بخواهم از روی چیزی اعدادی را بخوانم ، مثلا از روی کنتور یا از روی بارکد و … آنگاه باید از فعل جدا شدنی ablesen استفاده کنم.
ablesen
طرز کارکرد یک دستگاه را خواندن ، از جایی یک شماره یا یک عددی را خواندن , از روی چیزی خواندن ، روخوانی کردن
گذشته ساده : lasen ab
گذشته کامل : haben abgelesen
مثال :
Der Redner liest ab
آن نطق را رو خوانی کردن
Den Stromzähler ablesen
روش کارکرد کنتور برق را خواندن ( منظور اعدادی که روی کنتور برق است را بخوانیم ، مثلا برای مامور برق )
Jemandem jeden Wunsch von den Augen ablesen
از چشمان کسی هر آرزو یا رویایی را خواندن
حالت چهارم :
فرض کنید من یک کتاب را برداشته ام و دارم عکس هایش را می بینم یا همینجوری صفحاتش را ورق میزنم و یه چیزهای ازش میخوانم ، آنگاه در این حالت باید فعل جداشدنی überlesen را استفاده کنم.
überlesen
کتاب یا مجله ای را ورق زدن و آنرا به طور سطحی خواندن ، نکته ای را هنگام خواندن متوجه نشدن ، از روی موضوعی بی آنکه به آن پی برده شود رد شدن
گذشته ساده : überlasen
گذشته کامل : haben überlesen
مثال :
Einen Brief noch einmal überlesen
یک نامه را بار دیگر خواندن
اما این بار دیگر خواندن این تصویر را بهمراه دارد که آن نامه یکبار خوانده اید اما متوجه نشده اید و یا از روی موضوع های آن بی آنکه پی ببرید که چه چیزی است رد شده اید.
Bei der Korrektur Fehler überlesen
هنگام تصحیح ِ اشتباهات نکته ای را متوجه نشدن
حالت پنجم :
فرض کنید شما در حال خواندن هستید و من باعث می شوم مطالعه شما قطع شود ، آنگاه شما با من در حال گفتگو می شوید بعد حرفمان که تمام می شود ، من می گویم : به خواندنت ادامه بده یا اینکه تو می توانی به خواندنت ادامه بدی.
weiterlesen
به خواندن ادامه دادن
گذشته ساده : lasen weiter
گذشته کامل : gaben weitergelesen
مثال :
Du kannst jetzt dein Buch weiterlesen
تو می توانی اکنون به مطالعه کتابت ادامه بدی
چنانچه شما نیز در ارتباط با این درس ، سوال ، مثلا یا نظری دارید . می توانید آنرا در بخش نظرات همین درس درج کنید.
موفق باشید.
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De