سلام دوستان در این درس می خواهیم با هم نگاهی متفاوت تری به حروف اضافه در زبان آلمانی داشته باشیم.

قبل از اینکه این درس را شروع کنیم، می بایستی بگم که در یادگیری هر زبان بیگانه دیگری در ابتدا ما باید با تفکرات و نوع افکار مردم آن کشور آشنا شویم، همانطور که در تمامی دروس و مطالب سایت مشاهده میکنید ، من سعی کردم نگاه شما عزیزان را بیشتر به تفکرات آلمانی زبان ها نزدیک کنم. فرض کنید یک آلمانی می خواهد فارسی یاد بگیرد و ما می خواهیم جمله دمت گرم را برای اون معنی کنیم. کاملا خنده دار به نظر میرسه ، چون دمت گرم در تفکرات و فرهنگ یک فارسی زبان کاملا قابل درک است ، اما اون رو میشه به زبان دیگر ترجمه کرد ؟ یا میشه دلایل دستور زبانی برایش پیدا کرد؟

در زبان آلمانی نیز به همین صورت است ، مثلا اگر آرتیکل خیابان die هست یعنی خانم خیابان ، این برای یک آلمانی قابل درک است ، اما برای یک فارسی زبان کاملا خنده دار به نظر میرسد ، یک خیابان می بایستی خنثی باشد چطور پس مونث شده ؟ و خیلی تفاوت های دیگر …

 

پس بهتر است همراه با یادگیری زبان آلمانی ، با نوع تفکرات یک آلمانی زبان آشنا شویم، زیرا دوستان عزیزی که در حال یادگیری زبان آلمانی هستند ، وقتی می خواهند آلمانی صحبت کنند ، در ابتدا فارسی فکر می کنند و بعد می خواهند آنرا به آلمانی ترجمه کنند ، که همین موضوع باعث سر درگمی در مطالب و یادگیری آنها می شود.

 

تفکرات فارسی را برای وقتی که فارسی می خواهید صحبت کنید به همراه داشته باشید اما از همین لحظه با خواندن مجلات ، مطالب و حتی داستان های کوتاه به زبان آلمانی ، ذهن خودتان را برای درک ِ تفکرات آلمانی آماده کنید.

 

اما همانطور که در ابتدا درس گفتم ، می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به حروف اضافه

 

حروف اضافه در زبان آلمانی به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند :

۱. حروف اضافه ثابت

۲. حروف اضافه متغییر

 

حروف اضافه ثابت : آن دسته از حروف اضافه ی هستند که هرگاه در جمله می آیند همیشه به طور ثابت اسم بعد از خودشان را یا به حالت اکوزاتیو و یا داتیو می برند.

 

حروف اضافه متغییر : آن دسته از حروف اضافه ی هستند که هرگاه در جمله می آیند بستگی به کاربرد آن جمله ، اسم بعد از خودشان را گاهی اوقات به حالت اکوزایتو و یا گاهی هم داتیو می برند.

 

سوال : حروف اضافه متغییر را از کجا درک کنیم که از حالت اکوزاتیو ساز یا داتیو ساز آن استفاده کنیم ؟

جواب :‌ اگر با Wo بشود جمله را سوالی کرد و به آن پاسخ داد آنگاه باید از حالت داتیو آن استفاده کنیم و اگر جمله را بشود با Wohin سوالی کرد آنگاه از حالت اکوزاتیو آن استفاده می کنیم.

 

توضیح بیشتر : یعنی اگر از ما بپرسند کجا هستی؟ ما بخواهیم بگیم در اطراف ایستگاه قطار ، آنگاه در اطراف که حرف اضافه جمله ماست ، اسم بعد از آن یعنی ایستگاه قطار باید به داتیو برود. و اگر بپرسند به کجا می خواهی بروی ؟ و ما بگیم : به اطراف ایستگاه قطار آنگاه اسم بعد از حرف اضافه ما باید به حالت اکوزاتیو برود.

 

به چند مثال زیر توجه کنید :

.

in

?Wohin geht sie

Sie geht ins Haus

.

?Wo ist sie

Sie ist im Haus

 .
نکته : ins Haus در واقع in das Haus است یعنی به داخل آن خانه ، که آنرا کوتاه کرده و می گویند ins Haus
نکته : im Haus در واقع in dem Haus است یعنی درون آن خانه ، که آنرا کوتاه کرده و می گویند im Haus
.
ما در فارسی وقتی معمولا می گویم ، من به داخل آن خانه میرود و یا می گویم من در آن خانه هستم. یعنی ما از دو حروف اضافه ( به و در ) استفاده میکنیم ، اما در زبان آلمانی یک حرف اضافه در دو حالت داریم با این توضیح که آرتیکل یا حرف تعریف اسم بعد از حروف اضافه به داتیو یا اکوزاتیو میرود ، یعنی in اگر بخواهد بشود ( به ) باید به اکوزاتیو برود و اگر بخواهد بشود (‌در ) باید به داتیو برود.
.
این همان تفاوت های دستور زبانی و همچنین نوع تفکرات متفاوت انسان هاست که در واقع نمی توان گفت ، آلمانی زبان ها درست می گویند یا فارسی زبان ها ، پس بهتر است که ما این نوع از تفاوت ها را با خواندن مطالب و مجلات و کتاب های آلمانی به مرور زمان درک کنیم.
.
چند مثال دیگر :
 .
an
?Wohin fahren wir
به کجا ما میرویم ؟
Wir fahren an den See
ما به اطراف آن دریاچه میرویم.
.
?Wo liegt die Stadt
در کجا آن شهر قرار دارد؟
Die Stadt liegt am See
آن شهر در اطراف آن دریاچه قرار دارد
.
 
auf
?Wohin gehen wir
ما به کجا میرویم؟
Wir gehen auf den Berg
ما به روی آن کوه میرویم.
.
?Wo sind wir
ما کجا هستیم ؟
Wir sind auf dem Berg
ما در روی آن کوه هستیم.
.
همانطور که می بینید ما در فارسی معمولا می گویم : ما به کوه میرویم ، یا ما در کوه هستیم ، اما تفکرات آلمانی زبان ها این است که ما به روی یک کوه یا در روی یک کوه هستیم.
.
این نوع تفاوت ها ، هیچ گونه بحث گرامری ندارند بلکه ما باید به همین شکل یاد بگیریم.
.
چند مثال دیگر :
.
unter
?Wohin legen wir den Teppich
به کجا ما آن قالیچه را پهن می کنیم؟
Wir legen den Teppich unter den Tisch
ما آن قالیچه را به زیر آن میز پهن میکنیم.
.
?Wo ist der Teppich
آن قالیچه کجاست؟
Der Teppich ist unter dem Tisch
آن قالیچه در زیر آن میز است.
.
über
?Wohin gehen wir
Wir gehen über die Straße
ما به بالای آن خیابان میرویم.
.
?Wo ist die Lampe
آن لامپ کجاست؟
Die Lampe ist über der Straße
آن لامپ در بالای آن خیابان است.
.
نکته : ما باید نگرش و تفکر خودمان را هرگاه می خواهیم آلمانی صحبت کنیم ، به شکل یک آلمانی زبان نیز تغییر دهیم و اگر می خواهیم از وجود یک لامپ در یک خیابان صحبت کنیم ، آنگاه باید از حرف اضافه über استفاده کنیم یعنی به بالای آن خیابان و نگیم چرا in نمی شود؟ چون ما در فارسی میگیم ( در ) و معنی در میشه in و اینگونه برای خودمان ترجمه کنیم !!! اینکار نه تنها غلط است بلکه باعث سر در گمی خودتان و پیچیده کردن زبان آلمانی می شوید.
.
تصورات اینگونه است :
 .
auf به روی
hinter پُشت ِ
in درون ِ
neben نزدیک ِ
über بالای
unter زیر ِ یا پایین ِ
vor جلوی
zwischen میان ِ ، بین ِ
.
?Wohin stellen wir den Schrank
ما به کجا آن قفسه را قرار میدهیم؟
Wir stellen den Schrank zwischen das Sofa und die Tür
ما آن قفسه را بین ِ آن مبل و آن در قرار میدهیم.
.
?Wo ist der Schrank
آن قفسه کجاست؟
Der Schrank steht zwischen dem Sofa und der Tür
آن قفسه در میان ِ آن مبل و آن دیوار قرار دارد.
,
پس حروف اضافه ی که همیشه اکوزاتیو هستند :

für – um – durch – gegen – ohne

,

 

حروفی که همیشه داتیو هستند :

aus-bei-mit-nach-seit-zu–von

.

حروفی که هم می تواند داتیو ساز باشند و هم اکوزاتیو ساز :

an, auf, hinter, in, neben, über, unter, vor, zwischen

.

 

حروفی که می توانند گنتیو ساز باشند‌:

außerhalb, innerhalb, oberhalb, unterhalb, statt, trotz, während, wegen

برای درک هر چه بهتر این درس به جملات زیر توجه کنید :

.

Ich parke mein Auto unter der Brücke

من ماشینم را در زیر پل پارک میکنم

 

Es stehen schon viele Autos neben der Brücke

ماشین های زیادی در کنار آن پل قرار دارند

 

Auch unter dem Baum steht ein Auto

همچنین در زیر آن درخت یک ماشین قرار دارد

 

Das Schiff fährt in dem Fluss

آن کشتی در درون رودخانه حرکت میکند

 

نکته : در اینجا فعل fahren با وجود اینکه یک فعل حرکتی است ولی می بایستی اسم جمله بعد از حرف اضافه in به Dativ برود ، این بدین دلیل است که ما می توانیم بپرسیم : در کجا آن کشتی حرکت میکند؟ یعنی با واژه پرسشی wo توانستیم سوالی کنیم جمله را و از آنجایی که کشتی در درون دریاچه می باشد حال نمی توانیم به بپرسیم به کجا حرکت میکند ، زیرا کشتی در درون دریاچه هست! ، پس چون هست می توان گفت : در کجا wo

 

Das Grillfest findet hinter dem Haus statt

آن جشن کباب بازی در پشت آن خانه برگزار می شود

 

Vor der Kirche steht ein Brunnen

در جلوی آن کلیسا یک فواره وجود دارد (‌ قرار دارد )

 

Die Antenne befindet sich über dem Dach

آن آنتن به روی سقف حضور دارد یا موجود است

 

در نزدیکی آن مدرسه یک سالن ورزشی ( ورزشگاه ) وجود دارد

 

Unter der Halle ist ein Gymnastikraum

در زیر آن سالن ورزشی یک کلاس ژیمناستیک می باشد

 

Die Parkplätze sind vor der Halle

محل پارک ( پارکینگ ها ) در جلوی سالن هستند

 

Die Tafel im Klassenzimmer hängt an der

 

Die Schultasche liegt auf dem Tisch

 

Jeder Schüler sitzt an der Bank

 

Eine Schülerin sitzt vor demLehrer

 

Die Lampe hängt an der Decke

 

Die Schulschränke sind an der Wand angebracht

 

Der Verkauf von Brötchen findet vor dem Raum des Hausmeisters statt.

 

In der Pause spielen alle Kinder auf dem Pausenhof

 

Das Lineal liegt unter dem Stuhl auf dem Fußboden

 

Die Schülerin steht an der Tafel und neben dem Lehrer

 

Die Plakate hängen an der Wand

 

Deine Schulsachen befinden sich leider noch in der (deiner) Schultasche

 

Ich fahre mein Auto unter die Brücke

 

Viele Autos fahren in die Stadt

 

Ein Fahrradfahrer fährt unter den Baum, weil es regnet

 

Das Schiff fährt aus einem Kanal in den Fluss hinein

 

Viele Leute sammeln sich (wo?) vor der Kirche und gehen in die Kirche hinein.. Zwei Vögel fliegen über

 

das Dach, den Baum und die Straße. Die Turnhalle und der Sportplatz werden im nächsten Jahr neben die Schule gebaut

 

In der Sportstunde gehen wir auch in den Gymnastikraum

 

Die Gäste parken (wo?) auf den Parkplätzen vor der Turnhalle, manche fahren über die Parkplätze und parken (wo?) in dem (im) Parkverbot

 

Ich hänge die Plakate für Deutsch an die Wand

 

Die Schultasche stellst du bitte unter den Tisch

 

Jeder Schüler setzt sich an die Bank. (Oder: Jeder Schüler setzt sich an eine Bank.) Eine Schülerin setzt sich vor den Lehrer

 

Jetzt sitzt sie (wo?) vor dem Lehrer

 

Der Lehrer setzt sich an das Lehrerpult

 

Der Hausmeister hängt die Lampe an die Decke

 

Die Schulschränke werden an die Wand angebracht

 

Wenn ich Brötchen kaufen möchte, muss ich vor den Raum des Hausmeisters gehen

 

Wenn es klingelt, gehen alle Schüler in den Pausenhof

 

Ich stelle das Buch in das Regal

 

Du stellst die Blumenvase auf den Tisch

 

?Warum sitzt du so faul auf dem Stuhl

 

Er hängt das Bild an die Wand

 

Viele Vögel sitzen auf dem Dach

 

Sie legt den Löffel in die Schublade

 

Ihr legt die sauberen Handtücher in den Schrank

 

Der Computer steht im zweiten Stock in dem (einem) Klassenzimmer. Sie hängen ihren Mantel an die Garderobe

 

Ich gehe abends früh in das (ins) Bett

 

Du bringst das Geschirr in die Küche

 

Das Geschirr steht noch auf dem Tisch

 

Ich lege mich müde in das (ins) Bett

 

Du setzt dich auf den Stuhl

 

Wir setzen uns auf das Sofa

 

Ihr setzt euch jeder in den ( einen) Sessel

 

Wir wollen jetzt essen und setzen uns an den Tisch

 

Dann stellen wir die Blumen in die Ecke

 

Den Teppich legen wir auf den Boden

 

Heute fahren wir in den Schwarzwald

 

Auf dem Rastplatz machen wir ein Picknick

 

Wir machen einen Ausflug und fahren in die Berge

 

Mit dem Schiff fahren wir an das (ans) Meer

 

Mit dem Auto fahren wir auf der Straße

 

– Wir fahren an die Nordsee. Cuxhaven liegt an der Nordsee. Der Spiegel hängt an der Wand. Ich hänge den Spiegel an die Wand. Ich stelle den Koffer an die Bushaltestelle. Der Koffer steht an der Bushaltestelle

 

– Mimi, die Katze, springt in den Schrank. Mimi sitzt in dem Schrank.. – Stellen Sie den Wagen vor das Haus! Vor dem Haus ist genug Platz

 

– Ich gieße Tee in die Tasse. In der Tasse ist heißer Tee

– Kann ich mich an die (vor die) Türe setzen. Nun sitze ich an der Türe

 

-Ich hänge die Lampe über den Tisch. Die Lampe hängt über dem Tisch. Vorsicht, wenn du über die Straße gehst!

 

– Der Hund legt sich unter den Tisch. Der Hund liegt unter dem Tisch. Er setzt sich vor die Zuschauer. Er sitzt vor den Zuschauern

 

-Er hält mir die Rechnung unter die Nase. Es ist so neblig, ich sehe kaum die Hand vor den Augen (Plural). Vor dem Frühstück läuft er um den See

 

-Ich setze mich zwischen die beiden dicken Tanten. Die Kirche ist zwischen dem Rathaus und dem Stadtgarten. Zwischen acht und neun Uhr komme ich nach Hause

 

-Ich habe keine Lust, viel Geld für ein teures Auto auszugeben

 

-Ich gebe es lieber aus, um eine Reise zu machen. Das Flugzeug startet am Sonntag um 12. 30 Uhr

 

– Auch der beste Unterricht kann ohne die Beteiligung der Schüler nicht gelingen

 

– Der gefährliche Täter wurde die ganze Nacht durch den dunklen Wald gejagt,

um ihn zu fassen

– Das Flugzeug konnte dem Ballon nicht mehr ausweichen und wurde

 

gegen den Berg geschleudert

 

– Ohne den zuverlässigen Hausmeister an einer Schule funktioniert nichts

 

– Wir zahlen die Steuern für die Ausgaben des Staates. Wir zahlen

für den Straßenbau, das Gesundheitswesen und die hohe Arbeitslosigkeit

 

– Gegen die Unruhe in der Klasse kann Zusatzunterricht helfen

 

– Der Schüler protestierte gegen den Lehrer, weil er ihn ungerechtfertigt bestrafte

 

Zu meiner Überraschung wurde das Diktat mit nur wenigen Fehlern geschrieben

 

 

Vor dem Autobahnkreuz Stuttgart begann ein 20 Kilometer langer Stau

قبل از چهارراه اتوبان اشتوتگارت چیزی حدود ۱۰ کیلومتر ترافیک شروع می شود

 

 

Jeder Junge muss ab nächster Woche mit einem Mädchen sitzen

هر پسری باید از هفته آینده با یک دختر ( در کنار هم ) بنشیند

 

Ich fahre nächste Woche nach München. Dort wohne ich bei meiner Schwester

من هفته آینده به سمت مونیخ میروم، در آنجا من نزد خواهرم اقامت دارم

 

Ich fahre nach München zu meiner Schwester

من به سمت شهر مونیخ حرکت میکنم ( و ) به نزد خواهرم میروم

 

Ich bin bei meiner Schwester und fahre in drei Tagen nach Hause

من نزد خواهرم هستم و در سه روز دیگر به خانه میروم

.

چنانچه در ارتباط با این درس سوال یا پیشنهادی دارید ، می توانید در بخش نظرات آنرا درج کنید.

موفق باشید.

 



آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De