سلام دوستان ، می خواهیم با هم در این درس نگاهی داشته باشیم به اصطلاحات مربوط به رستوران در زبان آلمانی. سعی میکنیم در اینجا موقعیت های مختلف را مورد بررسی قرار دهیم.
Ich habe Hunger
من گرسنگی دارم
Ich bin hungrig
من گرسنه هستم
تفاوت Hunger با hungrig در این است که Hunger اسم است و باید با فعل haben بیاید ، من گرسنگی دارم ، و hungrig صفت است و باید با فعل sein بیاید. من گرسنه هستم.
Der Hunger گرسنگی ، میل ، اشتها ، حرص ، کمبود آذوقه
hungrig گرسنه
اما به غیر از این دو جمله بالا می توانیم از صفت satt نیز استفاده کنیم که معانی زیر را دارد :
سیر شده ، اشباع ، سیر ، پر رنگ ، قوی و پر مایه
Ich bin satt
من سیر شده هستم. ( سیرم )
نکته : تمام اسامی در زبان آلمانی می بایستی حرف اول آنها بزرگ نوشته شود. مانند Hunger که در جمله با حرف بزرگ شروع شده است. Ich habe Hunger اما اسامی مانند morgen , heute , tag , abends اگر تنها در جمله بیایند نباید با حرف بزرگ شروع شوند ، اما چنانچه به همراه صفت بیایند ، اونوقت باید حتما با حرف بزرگ شروع شوند. به مثال های زیر توجه کنید :
Ich komme morgen nicht
من فردا نمی آیم.
Ich wünsche dir einen guten Morgen
من برای تو یک صبح خوب را آرزو میکنم.
همانطور که می بینید در جمله اول ، از آنجایی که morgen به تنهایی آمده بود با حرف بزرگ نوشته نشد اما در جمله دوم چون همراه با صفت بود guten Morgen با حرف بزرگ شروع شد.
Guten Morgen صبح بخیر
Guten Abend عصر بخیر
Gute Nacht شب بخیر
Ich habe Durst
من تشنگی دارم
Ich bin durstig
من تشنه هستم
?Können Sie mir ein gutes Restaurant empfehlen
می توانید یک رستوران خوب به من معرفی کنید ؟
می توانید یک رستوران خوب به من توصیه کنید ؟
?Gibt es in der Nähe ein preiswertes Restaurant
آیا رستوران مناسب و ارزان این نزدیکی ها وجود دارد ؟
Wir möchten einen Tisch für 2 Personen
ما یک میز برای دو نفر می خواهیم.
Ich möchte gerne einen Tisch für 4 Personen reservieren lassen
تمایل دارم برای ۴ نفر یک میز رزرو کنم.
Die Speisekarte, bitte
منو لطفا ، لیست غذا ها لطفا
Wir kommen um 7 Uhr
ما ساعت ۷ می آییم.
?Können wir einen Tisch in der Ecke haben
می توانیم یک میز در آن گوشه داشته باشیم ؟
?Können wir einen Tisch am Fenster haben
می توانیم یک میز در کنار پنجره داشته باشیم ؟
?Können wir einen Tisch im Freien haben
می توانیم یک میز در بیرون داشته باشیم ؟
?Können wir einen Tisch auf der Terrasse haben
می توانیم یک میز به روی تراس داشته باشیم ؟
?Können wir einen Tisch in der Nichtraucherecke haben
می توانیم یک میز در قسمت غیر سیگاری ها داشته باشیم ؟
?Möchten Sie etwas trinken
نوشیدنی میل دارید؟
?Was möchten Sie essen
چی چیزی میل دارید ؟
?Was darf es sein
چی میل دارید؟
Ich möchte Reis und Fisch
من برنج و ماهی می خواهم.
Ich hätte gern Reis und Fisch
می تونم برنج و ماهی داشته باشم ؟
Ich hätte gern Kartoffelsalat
می توانم سالاد سیب زمینی داشته باشم ؟
Ich hätte gern Suppe
می تونم سوپ داشته باشم؟
Guten Appetit
نوش جان ، گوارای وجود
Ich möchte Brot
من نان میخواهم.
نکته : فعل haben که در حالت Konjunktiv 2 به hätten تبدیل میشود و لمسی از خواهش و تمنا یا اینکه رویایی داشتن چیزی ، حسرت داشتن چیزی را به خود میگیرد
مانند :
Ich habe ein Auto
من یک ماشین دارم
این haben یعنی چیزی را صد در صد دارم و الان مالک آن نیز هستم
Ich hätte gern ein Auto
من یک ماشین می خواهم داشته باشیم
این hätten لمسی از آرزو به خود گرفته است یعنی من که هنوز آن ماشین را ندارم اما آرزو و یا حسرت داشتنه آنرا دارم.
از آنجایی که ما در زبان فارسی زمان Konjunktiv 2 را به طور واقعی نداریم اما در ترجمه آن بهترین روش این است که داشتن را با فعل های کمکی ترکیب کنیم. مانند :
می توانم داشته باشم
می خواهم داشته باشم
برای درک بهتر و توضیحات بیشتر جزوات Konjunktiv 2 را از دست ندهید.
?Wo ist die Toilette
سرویس بهداشتی کجاست ؟
?Haben Sie noch einen Wunsch
خواسته دیگری هم دارید ؟
Ich möchte bezahlen
می خواهم پرداخت کنم.
اسامی مورد استفاده در رستوران ها :
پیش غذا(مثلاً سوپ روز) |
die Vorspeise, -n |
آبجو | das Bier, -e |
صورت حساب | die Rechnung, -en |
بطری | die Flasche, -n |
شکایت کردن | sich beschweren |
سرآشپز | der Koch, “-e / die Köchin, -nen |
خامه | die Sahne, -n / die Schlagsahne, -n |
فنجان | die Tasse, -n |
منوی روز | das Tagesmenü, -s |
دسر | der Nachtisch, -e |
کثیف | schmutzig |
نوشیدنی | das Getränk, -e |
غذای اصلی | das Hauptgericht, -e |
فست فود | der Schnellimbiss, -e |
ماهی | der Fisch, -e |
غذا | das Essen |
چنگال | die Gabel, -n |
لیوان | das Glas, “-er |
داغ | heiß |
گرسنه | hungrig |
چاقو | das Messer |
منو | die Speisekarte, -n |
آب معدنی | das Mineralwasser |
سفارش دادن | bestellen |
بشقاب | der Teller |
رستوران | das Restaurant, -s |
سالاد | der Salat, -e |
سوسیس | die Wurst, “-e |
پیشخدمت | der Kellner, – / die Kellnerin, -nen |
سرویس | die Bedienung, -en |
انعام | das Trinkgeld, -er |
قاشق | der Löffel |
چشیدن | schmecken |
گیاه خوار | der Vegetarier, – / die Vegetarierin, -nen |
مشروب | der Wein, -e |
مشروب قرمز | Rotwein, -e |
مشروب سفید | Weisswein, -e |
چنانچه شما نیز مثال یا پرسشی دارید ، می توانید در بخش نظرات درج کنید.
موفق باشید.
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De