اگر توجه کرده باشید ما در زبان فارسی از کلمه ( مثل یک ) زیاد استفاده میکنیم. برای مثال : او خسته است مثل یک خرس یا اینکه می گوییم . او گریه میکرد مثل یک بچه و …
در این درس می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به جملاتی از این دسته در زبان آلمانی
به مثال های زیر توجه کنید :
Die Frau ist ängstlich wie ein Kind
آن خانم مثل یک بچه ترسو است
Das Kind به معنی آن بچه ، حال اگر بخواهیم ناشناخته بگوییم ، باید بشه یک بچه پس ein Kind
Wie ein Kind مثل یک بچه
Wie das Kind مثل آن بچه
Er ist schnell wie eine Pfeil
او سریع است مثل یک تیر
Wie eine Pfeil
همچون یک تیر
Wie die Pfeil
همچون آن تیر
کنایه از این دارد که سرعت او همچنون تیری است که از کمان رها شده باشد.
Der Chef sagt : Ich will dir helfen, wie ein Vater seinem Sohn hilft
آن رئیس می گوید : من می خواهم به تو کمک کنم ، مثل یک پدر که به بچه خودش کمک می کند.
Die Frau sagt : Ich will auf Ihr Kind aufpassen, wie eine Mutter auf ihr eigenes
آن خانم می گوید: من می خواهم از بچه شما مراقبت کنم ، مثل یک مادر از تنها بچه اش
Ich bin müde, wie ein Faultier
من خسته ام ، مثل یک تنبل
Faultier تنبل ها ، حیواناتی هستند که در آمریکایی جنوبی و مرگزی یافت می شوند.
Er ist hungrig wie ein Bär
او مثل یک خرس گرسنه است.
پس برای ساخت جملات اینگونه می بایستی توجه داشته باشیم wie در اینجا می تواند معانی : مثل ، همانند ، همچون را بدهد و با حرف تعریف ناشناخته اسامی های ما ترکیب می شود یعنی با ein یا eine که اگر اسامی مذکر و خنثی بود با ein و اگر مونث و جمع بود eine
چند مثال دیگر :
Der Hund ist treu wie ein guter Freund
آن سگ وفادار است ، همچون یک دوست خوب
آن سگ مثل یک دوست خوب وفادار است.
Er hat wie ein Betrunkener gesprochen
او مثل یک آدم مست صحبت می کرد.
Er ist schwarz wie ein Rabe
او سیاه است مثل یک کلاغ
چنانچه شما نیز در ارتباط با این درس مثال ، سوال یا پیشنهادی دارید می توانید در بخش نظرات همین درس درج کنید.
موفق باشید.
آموزش رایگان زبان آلمانی – مرتضی غلام نژاد
منبع : de.alemani.de
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De
عالی وساده. ممنون.
عالیییی, ممنون
مثل همیشه درساتون کاربردی و ساده بود.
ممنون استاد بزرگوار.