überholen یک فعل می باشد
Schneller sein als ein anderes Auto und an diesem vorbeifahren
سریعتر از اتومبیل دیگر بودن و از کنار آن رد شدن
ترجمه در فرهنگ لغت :
جلو زدن ، سبقت گرفتن ، پیشی گرفتن ، پیش افتادن
گذشته ساده : überholten
گذشته کامل : haben überholt
„?Jetzt fahren wir schon eine halbe Stunde hinter dem langsamen Lkw. Kannst du den nicht überholen“
ما الان نیم ساعته پشت سر این کامیون کم سرعت ، میرویم ، نمی توانی از آن سبقت بگیری؟
Ein Auto überholen
از یک ماشین سبفت گرفتن
Einen Radfahrer überholen
از یک دوچرخه سوار سبقت گرفتن
نکته : در تفکر آلمانی فعل überholen یک فعلی است که ذات Akkusativ دارد یعنی اسم جمله را به حالت Akkusativ میبرد ، اگر به مثال های بالا توجه کرده باشید ، ما در تفکر آلمانی می گوییم : یک دوچرخه سوار را سبقت گرفتن ، یک ماشین را سبقت گرفتن و … اما در تفکر فارسی این فعل ذات Dativ دارد ، یعنی ما در فارسی از چیزی سبقت میگیریم یا از چیزی پیشی میگیریم.
بنابراین به این نکته توجه کنید که فعل überholen در تفکر آلمانی Akkusativ ساز است ، ما چیزی را سبقت میگیریم یا چیزی را پیشی میگیریم
نکته : چنانچه فعل überholen را خواستیم در جهت های مانند راست یا چپ استفاده کنیم ، آنگاه توجه ای به ذات Akkusativ آن نکرده و به صورت زیر استفاده میکنیم :
Links überholen
از سمت چپ سبقت گرفتن
کاربرد این فعل در موقعیت های به غیر از رانندگی :
Er hat seine Mitschüler überholt
او از هم کلاسی هایش پیشی گرفت
کاربرد این فعل با حروف اضافه :
Zum Überholen ansetzen
برای سبقت گرفتن کوشش و تلاش کردن
Beim Überholen hupen
در هنگام سبقت گرفتن بوق زدن
چند مثال دیگر :
Die USA wurden in der Rangliste überholt
کشور آمریکا می خواهد در لیست رنکینگ پیشی بگیرد
Bei diesem Tempo kann uns auch ein Traktor überholen
با این سرعت ما می توانیم از یک تراکتور نیز سبقت بگیریم
Die Firma wird in wenigen Jahren die Konkurrenz überholen
آن شرکت می خواهد در سالهای کمی از رقابت و چشم و هم چشمی پیشی بگیرد
نکته آخر : توجه داشته باشید که فعل überholen می تواند معنی اساسا و به طور کلی چیزی را تعمیر کردن را نیز به همراه داشته باشد.
مانند مثال های زیر :
Einen Wagen überholen
یک اتومبیل را اساسا تعمیر کردن
Einen Motor überholen
یک موتور را به صورت اساسی تعمیر کردن
Die Maschinen müssen dringend überholt werden.
آن دستگاه ها باید فوری و ضروری تعمیر اساسی بشوند
توجه داشته باشید که در اینجا ، همانطور که ما در فارسی چیزی را تعمیر میکنیم یعنی فعل ما اسم را به حالت Akkusativ میبرد در زبان آلمانی نیز به همین صورت است. در هر دو تفکر ما چیزی را اساسا تعمیر میکنیم و این یعنی فعل جمله ، اسم را به حالت Akkusativ می برد.
آموزش رایگان زبان آلمانی – مرتضی غلام نژاد
منبع : de.alemani.de
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De