stattdessen

به جای آن ، در عوض

.

Er wollte heute kommen, hat aber stattdessen angerufen

او می خواست امروز بیاید ، اما به جای آن تلفن زد

.
?Kann ich stattdessen die Rechnung unterschreiben

می توانم به جای آن ، آن صورت حساب را امضاء کنم ؟

 

?Die Party fällt aus – wollen wir stattdessen ins Kino gehen

آن مهمانی کنسل می شود ، ما می خواهیم به جای آن به سینما برویم ؟

 

Das Konzert fällt leider aus. Wir können ja stattdessen ins Kino gehen

آن کنسرت متاسفانه لغو می شود ، ما می توانیم قطعا به جای آن به سینما برویم.

 

ausfallen یک فعل جدا شدنی می باشد

منتفى شدن ، انجام نشدن ، همراه نبودن
يورش آوردن ، ضربه وارد آوردن ،
به نتيجه و حاصل رسيدن ، لغو شدن ، کنسل شدن

گذشته ساده : fielen aus
گذشته کامل : sind ausgefallen

.
Die Veranstaltung fällt aus

آن اجلاس لغو می شود.

.
Das Spiel ist ausgefallen

آن بازی کنسل شده است

.
Das Seminar fällt heute aus

آن سمینار یا کنفرانس امروز لغو می شود

.

 

Die Prüfung ist ausgefallen

آن امتحان کنسل شده است

 



آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De