labern یک فعل می باشد
حرف هاى سطحى و كم عمق زدن ، وراجى كردن ، پر حرفى
كردن
گذشته ساده : laberten
گذشته کامل : haben gelabert
?Was laberst du da
چی داری وراجی میکنی ؟
بی ادابانه ترش : چی داری زر میزنی ?
.
Wir sitzen abends öfter dort und labern
ما اغلب سر شب ها آنجا می نشینیم و پر حرفی میکنیم
Der Professor hat eine Stunde gelabert. Da war nichts Wichtiges dabei
آن استاد یک ساعت وراجی کرد ، اگر چه هیچ چیز مهمی به همراه نداشت
Ich habe zufällig eine alte Freundin beim Einkaufen getroffen und mit ihr dann gleich über eine Stunde gelabert
من به طور تصادفی یک دوست قدیمی را در هنگام خرید کردن ملاقات کردم و پس از آن با او حدود یک ساعت پر حرفی کردم ( وراجی کردم )
.
اصطلاح :
labern wie ein Wasserfall
همچون یک آبشار وراجی کردن
معادل فارسی : چانه اش یک لحظه از گفتن باز نمی ماند
Es ist egal was Leute hinter deinem Rücken labern! Wichtig ist nur, dass sie die Fresse halten, wenn du dich umdrehst
این مهم نیست که چه چیزی دیگران پشت سرت وراجی میکنند ، مهم فقط این است که وقتی تو برمیگردی ، خفه خون ( خفقان ) میگیرند
موفق باشید ?
Viel Erfolg ?
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De