besorgen یک فعل می باشد
فراهم کردن ، تدارک دیدن ، تهیه نمودن ، کاری را بر گردن گرفتن ، کاری را انجام دادن ، پرستاری کردن ، مراقبت نمودن ، مواظبت کردن ، نگران بودن ، دلواپس بودن
.
فعل besorgen از آن دسته از افعال در زبان آلمانی است که کاربرد های زیادی دارد و در موقعیت و شرایط مختلف می توان به شکل های متفاوت از آن استفاده کنیم.
.
گذشته ساده : besorgten
گذشته کامل : haben besorgt
.
حالت و موقعیت اول :
وقتی بخواهیم چیزی را تهیه کنیم یا خریداری کنیم
.
Etwas beschaffen, kaufen
چیزی را فراهم کنیم ، خریداری کنیم
.
Fahrkarten besorgen
بلیط قطار را تهیه یا فراهم کردن
.
Zigaretten besorgen
سیگار را تهیه یا فراهم کردن
.
Etwas zum Essen besorgen
چیزی را به جهت خوردن فراهم کردن یا تهیه کردن
.
Sie hat für die Kinder geschenke besorgt
او ( مونث ) برای بچه ها هدیه های فراهم کرد یا تدارک دید
.
Ich will mir das Buch noch heute besorgen
من می خواهم آن کتاب را نیز امروز تهیه کنم
.
?Können Sie mir ein Taxi besorgen
امکان داره یک تاکسی برای من تهیه کنید؟
.
نکته : در مورد افعال کمکی در زمان Konjuktiv 2 ، نزدیک ترین برداشت افعال کمکی در این زمان را اینگونه می شود تصویر سازی کرد که ما در فارسی ، معمولا می گویم ، می شود برایم یک تاکسی بگیرید ، می شود یک لیوان آب داشته باشم ، می شود اینجا در کنار شما بنشینم و … تمام مثال های که در فارسی گفتم ، هرگاه بخواهیم آنها را در زبان آلمانی بیان کنیم ، آنگاه می بایستی از زمان Konjuktiv 2 استفاده کنیم.
توضیحات بیشتر در این زمینه را می توانید خودتان از جزوء Konjuktiv 2 که لینک آنرا در زیر قرار میدهم ، مطالعه کنید:
.
Jemandem eine Stelle besorgen
برای کسی یک موقعیت شغلی را فراهم کردن
.
حالت یا موقعیت دوم : چیزی را به صورت پنهانی یا مخفیانه همراه خود آوردن ، به سرقت بردن ، کش رفتن
Heimlich mitnehmen, stehlen
مخفیانه و پنهانی به همراه خود بردن ، دزدیدن ، به سرقت بردن ، ربودن ، کش رفتن
.
Die Steine habe ich mir auf einer Baustelle besorgt
آن سنگ ها را من از یک مکانی که در آن ساختمان سازی می کنند کش رفتم
.
.
حالت یا موقعیت سوم : وقتی کاری را به اتمام میرسانیم یا کاری را انجام میدهیم
.
Erledigen, ( einen Auftrag) ausführen; dafür sorgen, dass etwas erledigt wird
کاری را به اتمام بردن ( وظیقه یا ماموریتی را ) به موقع انجام دادن ، از آن جهت نگران باشیم که چیزی به اتمام برسد.
.
Ein Geschäft besorgen
یک تجارت یا معامله ای را انجام دادن
.
.
حالت چهارم : نگران چیزی بودن
.
Einen Brief besorgen ( dafür sorgen, dass er zur Post kommt
نگران یک نامه ای بودن ، دلواپس یک نامه ای بودن ( از آن جهت نگران باشیم که آن توسط پست بیاید )
.
.
حالت پنجم : نگران خود یا دیگران بودن ، از خود و دیگران پرستاری کردن یا مراقبت کردن
.
Sich um jemanden, etwas kümmern
خود را دلواپس کسی ، چیزی کردن
خود را نگران کسی ، چیزی کردن
Die Kinder besrogen
از بچه ها پرستاری کردن
.
.
ضرب المثل آلمانی :
.
Was du heute kannst besorgen, das verschiebe nicht auf morgen
چیزی را که امروز می توانی انجام بدهی ، به فردا موکول نکن
که معمولا در فارسی می گویم : کار امروز را به فردا ننداز
.
.
و اما هرگاه بخواهیم فعل besorgen را به عنوان یک فعل انعکاسی در جملات استفاده کنیم ، آنگاه معانی زیر را به همراه دارد :
sich besorgen
خود را پیرامون یا به جهت چیزی نگران و دلواپس کردن
.
اگر دروس گذشته را مطالعه کرده باشید ، گفتیم پیشوند be به افعال می تواند حروف اضافه را از جمله حذف کند ، مثلا اگر ما پیشوند be را از فعل besorgen حذف کنیم ، آنگاه به sorgen میرسیم
sorgen
زحمت کشیدن ، تلاش کردن ، کوشیدن ، مسئولیت انجام کاری را بر عهده گرفتن ، دلواپس کسی بودن ، برای کسی نگران بودن ، مراقبت کردن و پرستاری کردن
حال هرگاه بخواهیم از sorgen استفاده کنیم ، آنگاه با دو حرف اضافه um و für که هر دو Akkusativ ساز هستند ، سر و کار داریم.
برای درک بهتر می توانید جزوء زیر را مطالعه کنید :
آشنایی با پیشوند be به افعال آلمانی
.
مثال :
Sich um jemanden oder etwas sorgen
خود راپیرامون کسی یا چیزی نگران کردن
در زبان فارسی معمولا ما خودمان را برای چیزی یا کسی نگران و دلواپس میکنیم ، اما در تفکر آلمانی جدا از für که همان برداشت نزدیک به تفکر فارسی زبان هاست ، می توانیم از um نیز استفاده کنیم ، یعنی در تفکر آلمانی ما هم می توانیم برای چیزی یا کسی نگران بشویم و هم می توانیم پیرامون چیزی یا کسی دل نگران شویم.
.
Für Kinder und Alte muss besonderes gesorgt werden
برای بچه ها و سالمندان باید به طور ویژه ای دلواپس و نگران شد.
.
توجه داشته باشید که در تفکر آلمانی این نگرانی و دلواپسی به همراه مراقبت و نگهداری از آنهاست!
.
.
در بالا گفتیم که sorgen می تواند معانی تلاش کردن یا کوشش کردن را نیز بدهد :
Für eine gute Ausbildung sorgen
برای یک دوره آموزشی تلاش و زحمت کشیدن
.
Für die Zukunft der Kinder sorgen
برای آینده بچه ها تلاش و کوشش کردن
موفق باشید.
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De