Das Glück یک اسم خنثی می باشد

خوش شانسى ، خوشبختى ، اقبال ، بخت نيک ، عاقبت خير
شانس ، خوش بيارى

.
Viel Glück
آرزوی خوش بیاری یا عاقبت بخیری برای کسی کردن

Er hat Glück gehabt, dass ihm nichts passiert ist
شانس آورد که هیچ اتفاقی ( اتفاق بدی ) برای او نیفتاد.

Er hat kein Glück bei Frauen
از زن جماعت شانس نیاورده!

Jemandem viel Glück für etwas wünschen
برای کسی آرزوی خوشبختی زیاد در چیزی را کردن

Mit etwas Glück kann man das schon schaffen
با کمی خوشانسی آدم می تواند آنرا انجام دهد

Ihm lief das Glück nach
او خیلی شانس داشت.

Mit dem milden Richter hat er wirklich Glück gehabt
با این قاضی رئوف او واقعا شانس آورد

.
یکی از پر کاربرد ترین حالت Glück زمانی است که با حرف اضافه zu ترکیب شده و تبدیل به zum Glück می شود

Zum Glück خوشبختانه

Zum Glück ist ihm nichts passiert
خوشبختانه برای او اتفاقی (اتفاق بدی) نیفتاد.

Zum Glück hatten wir dort gute lehrer
خوشبختانه در آنجا ما معلم خوبی داشتیم

Zum Glück hatte ich meine Brieftasche dabei
خوشبختانه کیف پولم را به همراه داشتم

 

Es gibt keinen Weg zum Glück

Glücklich sein ist der Weg

Buddha

هیچ مسیری وجود ندارد برای رفتن به خوشانسی

خوشحال بودن خودش مسیر است

بودا

 

Wer zum Glück der Welt beitragen möchte, der sorge zunächst einmal für eine glückliche Atmosphäre in seinem eigenen Haus

( Albert Schweitzer )

 

کسی که برای خوشبختی زمین می خواهد کمک و یاری کند ، در ابتدا برای یک فضای بسیار خوب در خانه خودش سعی و تلاش میکند.

 

آلبرت شوایتزر ( پزشک ، فیلسوف و موسیقیدان آلمانی )

 

موفق باشید.

 

Viel Erfolg

 



آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De