überweisen یک فعل می باشد
مراجع كردن ، رجوع دادن ، حواله دادن ، عطف كردن ، واگذار كردن
تسليم كردن ، دادن ، تحويل دادن ، پول به یک حساب بانکی واریز کردن
گذشته ساده : überwiesen
گذشته کامل : haben überwiesen
.
.
Die Miete [per Dauerauftrag] überweisen
کرایه را ( از طریق واریز ماهیانه ) واگذار کردن
.
.
Der Dauerauftrag
عملی است که مشتری از بانک درخواست میکند که هر ماه یک مبلغ ثابت در تاریخ معینی از حساب برداشته شود و به حساب شخص دیگری واریز گردد. به این عمل Dauerauftrag گفته می شود. که ما در اینجا واریز ماهیانه آنرا ترجمه میکنیم.
Regelmäßige Zahlungen kann man sich durch einen Dauerauftrag erleichtern
آدم می تواند پرداخت های بر طبق عادت را از طریق یک واریز ماهیانه آسان و راحتر کند.
.
Mein Gehalt wird immer erst am Monatsende überwiesen
حقوق من همیشه تازه در انتهای ماه واریز می شود.
.
Sie wurde vom Hausarzt zu einem Facharzt überwiesen
او توسط پزشک خانواده ( پزشک عمومی ) به یک دکتر متخصص رجوع داده شد.
.
Eine Akte an eine andere Behörde überweisen
یک پرونده را به یک مقام مسئول دیگر در اداره جات تحویل دادن
.
.
اما از این فعل می توانیم به یک اسم مونث نیز برسیم.
Die Überweisung
حواله ، رجوع ، عطف
.
همچنین به برگ های که در بانک ها برای حواله یا واریز پول است نیز Überweisungsträger گفته می شود.
Der Überweisungsträger
.
.
Nicht jeder nutzt Online-Banking, viele Kunden haben noch alte Überweisungsträger in der Schublade
هر کسی از بانک داری آنلاین استفاده نمی کند ، خیلی از مشتری ها هنوز برگه های واریز قدیمی در کشو دارند.
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De