überspielen یک فعل می باشد
Hier: so handeln, dass andere etwas Unangenehmes/Negatives nicht merken
در اینجا : کاری را به شکلی انجام بدهیم که دیگران چیز ناخوشایند یا منفی را متوجه نشوند
اما معانی دیگری که می تواند überspielen در فارسی داشته باشد :
از پس کاری یا چیزی به خوبی بر آمدن ، موردی را با مهارت بسیار پشت سر گذاشتن ، با مهارت بالا کاری را انجام دادن ، با مهارت زیاد از مدافعان حریف در فوتبال رد شدن ، صدا و تصویر را بر روی یک نوار آوردن
گذشته ساده : überspielten
گذشته کامل : haben überspielt
“Sie sagt immer, dass sie bei Meetings sehr nervös ist, aber ich merke davon gar nichts. Sie kann das sehr gut überspielen.”
او همیشه می گوید که در میتینگ ها ( جلسات ) خیلی عصبی است ، اما من اصلا به آن پی نبرده ام. او می تواند از پس آن خیلی خوب بر بیاید.
چند مثال دیگر :
Eine peinliche Situation überspielen
یک موقعیت عذاب آور را با مهارت پشت سر گذاشتن
با مهارت از پس یک موقعیت ناگوار یا درناک بر آمدن
هرگاه معنی صدا یا تصویر را بر روی یک نوار آوردن یا ضبط کردن را بدهد:
Eine Platte auf eine Kassette überspielen
موزیکی را از صفحه گرامافون به روی یک نوار کاست ضبط کردن
بد نیست که در این درس به این اصطلاح کاربردی که با استفاده از Die Platte ساخته می شود ، اشاره ای کرد
Das kommt nicht auf die Platte
این موضوع انقدر پیش پا افتاده ای است که ارزش بحث کردن را ندارد ، این موضوع اصلا قابل بحث نیست
گاهی همانند موارد زیر می تواند معنی کپی کردن را نیز بدهد :
Kann ich mir die den Film mal überspielen?
می توانم برای خودم یک کپی از آن فیلم بزنم؟
Dateien vom Notebook auf den PC überspielen
دیتاها ( داده ها ) را از نوت بوک به روی کامپیوتر کپی کردن
و در نهایت استفاده از این فعل در فوتبال :
Messi, der Argentinier überspielt sechs Spieler
مسی ، آن آرژانتینی ِ ، شش بازیکن را پشت سر میگذارد
آموزش رایگان زبان آلمانی – مرتضی غلام نژاد
منبع : de.alemani.de
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De