langfristig یک قید زمان و همچنین یک صفت است

für längere Zeit

برای مدت طولانی

دیگر معانی در فارسی : دراز مدت ، طولانی مدت

هرگاه به عنوان قید زمان در جمله مورد استفاده قرار گرفته باشد ، آنگاه به معنی : برای مدت طولانی است
و اما اگر به عنوان صفت در جمله مورد استفاده قرار گرفته باشد ، آنگاه معنی : برای مدت طولانی را میدهد.

 

به دو مثال زیر توجه کنید :

 

Wir müssen langfristig planen, das ist das Wichtigste

ما باید برای مدت طولانی برنامه ریزی کنیم ، این از هر چیزی مهم تر است

 

 

Kauf eines Hauses ist eine langfristige Investition

خرید یک خانه یک سرمایه‌گذاری طولانی مدت است

 

شاید برایتان سوال پیش بیاید که از کجا بدانیم چه زمانی به عنوان قید زمان مورد استفاده شده است و چه زمانی به عنوان صفت!؟

برای پاسخ به این سوال می توانیم یکبار دیگر به دو مثال برگشته و اگر توجه کرده باشید ، در مثال اول langfristig صرف نشده است ، اما در مثال دوم از آنجایی که Investition یک اسم مونث است ، langfristig نیز به عنوان صفت در هنگام صرفش e بهش اضافه شده است.

 

بنابراین ، هرگاه langfristig به همین شکل در جمله آمده باشد ، آنگاه به عنوان یک قید زمان ایفای نقش میکند و اگر بر اساس اسم بعد از خودش صرف شده بود ، آنگاه دارد به عنوان یک صفت در جمله ایفای نقش میکند.

می توان به شکل دیگری نیز به این موضوع پی برد : هرگاه قرار بود بعد از langfristig اسم بیاید ، پس او را به عنوان یک صفت داریم مورد استفاده قرار میدهیم و بر اساس اسم بعد از خودش ، دست خوش تغییرات می شود ، اما اگر قرار نبود بعد از langfristig اسم بیاید ، بنابراین او دارد نقش یک قید زمان را در جمله بازی میکند.

 

چند مثال دیگر :

 

Die Straße ist wegen Bauarbeiten langfristig gesperrt

 

آن خیابان به خاطر کارهای ساختمانی برای مدت طولانی مسدود بوده است

 

همانطور که می بینید بعد از langfristig اسمی نیامده است ، بنابراین به عنوان قید زمان مورد استفاده قرار گرفته است.

 

langfristige Verträge

قراردادهای دراز مدت ، قراردادهای طولانی مدت

 

از آنجایی که Die Verträge یک اسم جمع می باشد و بعد از langfristig آمده است ، آنگاه langfristig به عنوان یک صفت ایفای نقش میکند.

 

langfristige Kredite

وام های دراز مدت ، وام های طولانی مدت

 

langfristige Darlehen

قرض یا وام دراز مدت ، قرض یا وام طولانی مدت

 

 

Sich in einem Vertrag langfristig binden

خود را برای مدت طولانی اسیر یک قرارداد کردن
خود را برای مدت طولانی درگیر یک قرارداد کردن

در تفکر آلمانی : خود را برای مدت طولانی به یک قرارداد گره زدن یا بستن

 

اما ما یک قید زمان و صفت دیگر بر عکس langfristig داریم که آن kurzfristig است.

kurzfristig یک قید زمان و همچنین یک صفت می باشد

 

Eine kurzfristige Abreise

یک مسافرت کوتاه مدت

 

Die Straße ist wegen Bauarbeiten kurzfristig gesperrt

آن خیابان به خاطر کارهای ساختمانی برای مدت کوتاهی مسدود بود.

 

kurzfristige Verträge

قراردادهای کوتاه مدت

 

Man muss kurzfristige Lösungen finden

آدم باید راه حل های کوتاه مدت را پیدا کند

 

Sie hat einen kurzfristigen Vertag

او یک قرارداد کوتاه مدت دارد

 

Wir werden Ihr Auto kurzfristig reparieren

ما ماشین شما را در مدت زمان کوتاهی تعمیر خواهیم کرد

 

البته می توان گاهی kurzfristig را ( خیلی سریع ) نیز ترجمه کرد.

ما ماشین شما را خیلی سریع تعمیر خواهیم کرد.

 

Bitte antworten Sie kurzfristig

لطفا خیلی سریع پاسخ بدهید

 

حال که langfristig و kurzfristig را مورد بررسی قرار دادیم ، بد نیست با mittelfristig نیز آشنا شوید.

 

mittelfristig
یک قید زمان و همچنین یک صفت می باشد

 

میانه مدت ، برای مدت معمولی ، نه خیلی کوتاه و نه خیلی طولانی

 

Mittelfristige Kredite

وام های معمولی مدت ، وام های میانه مدت

وام هایی که نه خیلی طولانی هستند و نه خیلی سریع باید پرداخت شوند

 

Mittelfristig möchte ich eine Familie gründen

در یک مدت معمولی می خواهم یک خانواده تشکیل بدهم

 

یعنی نه خیلی عجله برای ازدواج کردن دارم و نه خیلی بی تمایل هستم نسبت به ازدواج ، بلکه می خواهم در یک مدت زمان معمولی که میان این دو است ، تشکیل یک خانواده بدهم.

 

آموزش رایگان زبان آلمانی – مرتضی غلام نژاد
منبع : de.alemani.de



آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De