animieren یک فعل می باشد
برانگیختن ، تحریک کردن ، تشویق کردن
گذشته ساده : animierten
گذشته کامل : haben animiert
Ich animiere euch fleißig deutsch zu lernen
من شماها را تشویق می کنم مدام آلمانی را یاد بگیرید.
من شماها را تحریک می کنم پی در پی آلمانی را یاد بگیرید
Jemanden zu einem neuen Vorhaben animieren
کسی را به یک برنامه جدید برانگیختن یا تحریک کردن
کسی را به یک نقشه جدید تشویق کردن
Animierende Musik
موزیک تحریک کننده
فعل animieren می تواند با این لغات کاربرد بیشتری داشته باشد:
Die Nachahmung
تقلید ، ادا و اصول ، بدل ، کالای جعل شده یا تقلبی
Das Schreiben
نوشته ، نوشته ها ، تالیفات ، نوشتار
.
Der Tanz
رقص ، پای کوبی ، دست افشانی ، نزاع ، کشمکش ، دعوا
.
Der Besucher
دیدار کننده ، بازدید کننده
.
Das Publikum
تماشاچیان ، بینندگان ، مردم ، حاضران در یک جمع ، جلسه ی درس عمومی در دانشگاه
.
نکته گرامری : همانطور که ما در فارسی برای اینکه کسی را بخواهیم تحریک بکنیم به حرف اضافه ( به ) نیاز داریم در زبان آلمانی نیز به همین صورت است ، به زبان ساده تر ما همیشه در فارسی کسی را به چیزی تحریک میکنیم که این ( به ) همان zu ما در آلمانی می شود که قبل از اسم جمله قرار میگیرد.
مثال در فارسی : من تو را به نوشیدن تشویق میکنم.
نوشیدن –> اسم جمله
تشویق کردن –> فعل جمله
به –> حرف اضافه
تو را –> اکوزاتیو
پس فعل animieren می تواند به همراه حرف اضافه zu بیاید و بعد از آن اسم مورد نیاز در جمله را به حالت Dativ ببرد ، زیرا حرف اضافه zu یک حرف اضافه Dativ ساز است.
مانند این مثال :
Jemanden zu einem neuen Vorhaben animieren
کسی را به یک برنامه جدید برانگیختن یا تحریک کردن
حال به مثال های زیر توجه کنید :
Er hat mich animiert, dieses Schreiben anzunehmen
او منرا تحریک کرد ، این نوشته را تایید بکنم
او منرا تشویق کرد ، این نوشته را قبول بکنم
نکته گرامری ۱: فعل animiren در واقع ذات Akkusativ دارد ، یعنی ما چیزی را تحریک کنیم ، توجه داشته باشید در مثال بالا او ( منرا mich ) تحریک کرد ، و اگر حالا حرف اضافه ( zu به ) بیاید ، آنگاه اسم باید به حالت Dativ میرود.
?Darf ich dich zu einem Tanz animieren
اجازه دارم تو را به یک رقص تشویق کنم؟
dich تو را –> Akkusativ
zu –> به –> Präposition
Tanz –> رقص –> Nomen
animieren –> تشویق کردن –> Verb
Ich möchte dich zu einem Tanz animieren
من می خواهم تو را به یک رقص تشویق کنم
نکته گرامری ۲: در درس های گذشته گفته بودم که zu به غیر از اینکه یک حرف اضافه است کاربرد های دیگری نیز دارد ، برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید :
Er hat mich animiert, dieses Schreiben durchzulesen
او منرا تشویق کرد ، این نوشته را بخوانم
توجه داشته باشید : هرگاه در جملات آلمانی فعل haben وجود داشته باشد یا اینکه اصلا جمله ضمیری نداشته باشد آنگاه zu با فعل جمله ترکیب می شود که دقیقا همان ( ب ) قبل از افعال ما در فارسی است ، به مثال زیر توجه کنید:
Ich habe keine Zeit, zu kommen
من وقت ندارم ، بیایم
در جمله ما فعل haben را داشتیم و دیدید فعل بعدی ما یعنی kommen بهش zu اضافه شد و در ترجمه فارسی حرف ( ب ) نیز به فعل آمدن اضافه شد ( بیایم )
Er hat mich animiert, dieses Schreiben durchzulesen
او منرا تشویق کرد ، این نوشته را بخوانم
در اینجا نیز چون جمله به دو بخش تشکیل شده است ، و در بخش دوم هیچ ضمیری در جمله وجود ندارد آنگاه zu نیز آمده است.
بخش اول جمله : Er hat mich animiert
بخش دوم جمله : Dieses Schreiben durchzulesen
نکته : هرگاه فعل ما یک فعل جدا شدنی باشد آنگاه zu میان بخش اول فعل و بخش دوم فعل قرار میگیرد
بخش اول فعل : durch
بخش دوم فعل : lesen
و در نهایت : durchzulesen
چند مثال دیگر به همراه توضیحات کلی :
Ich habe meinen Besucher animiert, noch zum Essen dazubleiben
من میهمانم را تشویق کردم ، برای غذا نیز در اینجا بماند
نکته : zu اول نقش یک حرف اضافه را در جمله ایفا کرد و zu دوم که به فعل بخش دوم اضافه شد ، نقش همان ( ب ) قبل از افعال ما در جملات فارسی را ایفا کرد
پس دو حالت کلی وجود دارد ، زمانی که ما از فعل animieren بخواهیم استفاده کنیم.
۱. وقتی با حرف اضافه ( به zu ) بیاید ، به چیزی تحریک کردن
۲. وقتی بخواهیم کسی را ( Akku ) اینبار ( به zu ) چیزی تحریک کنیم.
Jemanden zum Trinken animieren
کسی را به نوشیدن تحریک کردن
Jemanden –> Akkusativ کسی را
zum Trinken –> Dativ به نوشیدن
animieren –> Verb تحریک کردن
آخرین نکته : گاهی می توان همانند مثال زیر از zu در نقش یک حرف اضافه استفاده نکنیم. و به کل حرف اضافه را از جمله حذف کنیم.
.
Das Publikum animierte den Pianisten noch ein Stück zuspielen
تماشاچیان آن پیانیست را بنواختن یک قطعه دیگر تحریک کردند.
تماشاچیان آن پیانیست را بنواختن یک قطعه دیگر تشویق کردند.
.
و در پایان فعل motivieren نیز می تواند کاربرد مشابه ای همانند animieren داشته باشد. با این توضیح که نه تنها معنی تحریک کردن و برانگیختن را به دنبال دارد ، بلکه می تواند معنی مستند کردن و دلیل آوردن را نیز بدهد.
.
motivieren
مستند کردن ، دلیل آوردن ، تحریک کردن ، برانگیختن
گذشته ساده : motivierten
گذشته کامل : haben motiviert
مثال :
Einen Antrag motivieren
یک تقاضانامه ای را مستند کردن
یک خواستگاری را مستند کردن
Entscheidungen, die rational nicht motiviert werden können
تصمیماتی که برای آنها ، نمی توان عقلانی دلیل یا مستندی آورده شود
Jemanden zur Arbeit motivieren
کسی را به کاری تشویق کردن
کسی را به کاری تحریک کردن
چنانچه شما نیز مثال یا سوالی دارید، می توانید برای کمک به دیگران آنرا به بخش نظرات همین درس اضافه کنید
موفق باشید.
Viel Erfolg ?
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De