wahllos یک صفت می باشد
بدون انتخاب ، بدون گزینش ، خودجوش ، بدون آگاهی قبلی ، بدون دانش قبلی

هر چیزی که بطور طبیعی و آزاد به انجام برسد.

 

Zufällig, ohne über etwas nachzudenken
به طور اتفاقی یا تصادفی ، بدون اینکه درباره چیزی تفکر بشود

 

Sie haben die Musik für die Hochzeit total wahllos gewählt
آنها آن موزیک برای جشن عروسی را کاملا بدون آگاهی قبلی انتخاب کردند

 

Etwas wahllos herausgreifen
چیزی را بدون انتخاب چنگ زدن و مال خود کردن
چیزی را بدون آگاهی قبلی از درون چیزی برداشتن یا بدست آوردن
Er trank alles wahllos durcheinander
او همه چیز را در هم و برهم بدون انتخاب نوشید

 

نکته در ارتباط با durcheinander

 

Das Durcheinander در نقش یک اسم
اغتشاش ، هرج و مرج ، به هم ريختگى ، بى نظمى ، بى ترتيبى

 

In der Wohnung, im Schrank herrscht ein fürchterliches Durcheinander

در آن آپارتمان ، توی آن کمد یک بی نظمی وحشتناک شایع است
در آن آپارتمان ، توی آن کمد یک هرج و مرج وحشناک حکمفرماست

 

In dem allgemeinen Durcheinander konnte der Dieb entkommen
آن دزد در جای عمومی پر رفت و آمد توانست فرار کند
durcheinander در نقش یک صفت
مغشوش ، قاطى ، در هم و برهم ، بى نظم وترتيب ، نا مرتب ، گيج ، منگ ، آشفته ، مغشوش

 

Hier ist ja alles durcheinander
اره اینجا همه چیز بی نظم و ترتیب است

Nach dem Gespräch war sie völlig durcheinander
بعد از مذاکره او ( مونث ) کاملا آشفته بود

 

موفق باشید. ?
Viel Erfolg ?



آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De