مفهوم lassen چیست ؟
lassen در فرهنگ لغت به معانی : گذاشتن ، مانع نشدن ، پذیرفتن ، تحمل کردن ، اجازه دادن ، امکان دادن ، صرف نظر کردن ، دست کشیدن و … است
اما این فعل می تواند با افعال دیگر ما نیز ترکیب شده و معنی و مفهوم جدیدی به آنها بدهد.
در این درس میخواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به کاربرد lassen
قبل از هر چیز با هم صرف فعل lassen در زمان حال رو بررسی میکنیم.
ich lasse
du lässt
er/sie/es lässt
wir lassen
ihr lasst
sie/Sie lassen
استفاده از lassen به عنوان گذاشتن ، قرار دادن
زمانی که من میخواهم چیزی را در جایی بگذارم و یا قرار بدهم می توانم از آن استفاده کنم مانند :
?Kann ich meinen Koffer hier lassen
می تونم چمدانم را اینجا بگذارم ؟
استفاده از lassen به عنوان نگذاشتن یا اجازه ندادن ، مانع شدن
مثلا زمانی که من اجازه ندهم کسی تلویزیون ببیند یا اجازه ندهم کسی برود بیرون ، مانند :
Ich lasse mein Kind nicht fernsehen
نمیگذارم بچه ام تلویزیون ببیند.
یا اجازه نمیدهم بچه ام تلویزیون ببیند.
استفاده از lassen به عنوان ، اجازه دادن به کسی کاری یا چیزی را انجام بدهد.
Ich lasse meine Haare schneiden
میگذارم مو هایم را کوتاه کنند.
Ich lasse mein Auto reparieren
میگذارم ماشینم را تعمیر کنند.
Ich muss mein Auto reparieren lassen
باید بگذارم ماشینم را تعمیر کنند.
یا میدهم ماشینم را تعمیر کنند ، معمولا در فارسی اینگونه نیز گفته میشود.
چند مثال دیگر :
Du musst mich in Ruhe lassen
تو باید منرا راحت بگذاری
Lass mich in Ruhe
راحتم بگذار ، دست از سرم بر دار
?Lassen Sie Ihre Tochter in die Disko gehen
اجازه میدهید که دخترتان به دیسکو برود؟
Er lässt seinen Kaffe kochen
او اجازه میدهد قهوه اش آماده شود.
Ich lasse meine Schwere Tasche zu Hause
من آن کیف سنگینم را در خانه میگذرم.
Ich lasse mein Auto in der Werkstatt reparieren
میگذارم ماشینم را در آن مکانیکی تعمیرش کنند.
Ich lasse mein kleine Tochter nicht fernsehen
نمیگذارم دختر کوچکم تلویزیون ببیند.
?Kann ich meinen Koffer am Flughafen lassen
می توانم چمدانم را در فرودگاه بگذارم ؟
Ich muss meine Haare schneiden lassen
باید بگذارم موهایم را کوتاه کنند.
باید بدهم موهایم را کوتاه کنند.
Lass mich gehen
بگذار بروم ، بذار برم.
Lass mich schlafen
بگذار بخوابم ، بذار بخوابم.
Lass mich essen
بگذار غذا بخورم . بذار غذام رو بخورم.
Wir haben den Vogel fliegen lassen
ما گذاشتیم آن پرنده پرواز کند.
به این معنی که پرنده ای را رها کردیم
اما آخرین نکته از این درس ، استفاده از lassen در زمان گذشته کامل است.
چنانچه ما فقط از خود lassen بخواهیم استفاده کنیم مانند این جمله :
Ich habe meinen Koffer hier gelassen
من چمدانم را اینجا گذاشته ام
از آنجایی که خود lassen به تنهایی در جمله آمده همانند افعال دیگه زمان گذشته کامل آن ساخته می شود اما زمانی است که با افعال دیگه ترکیب می شود که می بایستی برای ساخت آن اینگونه عمل کنیم.
Ich habe mein Auto reparieren lassen
گذاشتم ماشینم را تعمیر کنند. یا اینکه در فارسی میگیم : دادم ماشینم را تعمیر کردند
از فعل haben به عنوان سازنده زمان گذشته کامل استفاده می کنیم سپس در انتهایی جمله اول زمان حال فعل جمله و پس از آن lassen می آید.
چند مثال دیگر :
Ich habe mein Kind fernsehen lassen
گذاشتم بچه ام تلویزیون ببیند.
Ich habe meine Harre schneiden lassen
گذاشتم مو هایم را کوتاه کنند.
یا در فارسی : دادم موهایم را کوتاه کردند.
چنانچه در ارتباط با این مطلب ، سوال ، نظر و یا توضیحاتی دارید ، می توانید آنرا در بخش نظرات اضافه کنید.
موفق باشید.
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De
دور از انصاف است …
که از تدریس خوب و روان شما بهرمند شوم و کلامی به تشکر بیان نکنم.
سلام. تدریس های شما واقعا عالی هستن. فقط چند وقته ک موقع ورود به سایت، یه صفحه دیگه باز میشه و یا اصلا نمیره و یا به سختی اجازه دسترسی به این سایت رو میده. اگه برطرف بشه خیلی خوب میشه. ممنون استاد غلام نژاد
خیلی عالی بود
واقعا عالی توضیح دارین. بهترین و کاملترین توضیحات برای lassen
سلام ، خسته نباشید
دوتا سوال داشتم:
معنی ! lass das چیه؟
و معنی nicht von einer stelle entfernen چی میشه؟
دست شما درد نکنه