درس بیست و نهم – حروف اضافه Dativ ساز

 

در درس گذشته حروف اضافه Akkusativ ساز را با هم آموختیم و در این درس می خواهیم با هم حروف اضافه Dativ ساز را نیز مورد بررسی قرار بدهیم.

 

حروف اضافه Dativ ساز ( داتیو ) به عبارت زیر هستند :

 

ab, aus, bei, mit, von, zu, seit, nach

 

aus از ( مکانی ) ، از ( زمانی ) ، از ، در

Ich komme aus dem Iran

من از ایران می آییم

یا اینکه : من اهل ایران هستم

 

bei نزد ، نزدیک ، در ، درهنگام ، هنگام

Anna wohnt noch bei mir

آنا همچنان نزد من زندگی میکند.

یا اینکه : آنا همچنان نزد من اقامت دارد

 

mit با ، به ، به همراه ، توسط

?Kommst du mit mir

آیا به همراه من می آیی؟

 

von از طرف ، از جانب ، از سمت

Das Geschenk ist von mir

این هدیه از طرف من است

 

zu به ، بسوی ، به طرف

Du kommst zu mir

تو به طرف من می آیی

نکته : تو به نزد من می آیی ، هم می تواند معنی بدهد

 

seit از ( زمان ) ، از وقتی که

Sie wohnt seit dem 1. Januar hier

او ( مونث ) از اول ژانویه اینجا زندگی میکند

 

nach بعد از ، پس از ( زمانی )

Nach dem Essen sieht er einen Film

بعد از غذا او ( مذکر ) یک فیلم را می بیند

 

 

چند مثال برای حروف اضافه داتیو ساز Dativ

 

Ab dem 01. September

از اول ماه سپتامبر

 

همانطور که گفتیم اسامی تمام ماه ها ، روزها ، هفته ها ، همگی مذکر هستند ، پس در حالت Dativ می بایستی der آنها به dem تبدیل شود.

 

Der Ring ist aus reinem Gold

آن انگشتر از طلایی خالص است

 

همانطور که گفتیم das Gold برای اینکه خنثی است در حالت داتیو ، آرتیکل das آن به dem تبدیل می شود.

 

Er fährt immer mit dem Auto

او همیشه با ماشین میرود

 

 

برای درک بیشتر حروف اضافه می توانید این بخش سایت را نیز دنبال کنید.

 

حروف اضافه

 




درس بیست و هشتم – حروف اضافه Akkusativ ساز

 

در زبان آلمانی حروف های اضافه ای هستند که اسم بعد از خود را به حالت Akkusativ میبرد که ما از این به بعد آنها را حروف اضافه اکوزاتیو ساز می نامیم.

 

حروف اضافه اکوزاتیو ساز عبارتند از :

für, gegen, ohne, um, durch, bis

 

für برای ، به خاطر ، در عوض ، به جای ، به دلیل و …

Mein Bruder kauft ein Geschenk für unseren Vater

برادرم یک هدیه را برای پدرمان میخرد

 

همانطور که دیدید در مثال بالا ما دو اسم در حالت Akkusativ داشتیم که اسم اول به دلیل وجود فعل kaufen بود ، یعنی افعال نیز در زبان آلمانی می توانند اسم جمله را به حالت های اسمی Akkusativ یا Dativ ببرد.

 

برای درک این موضوع می توانید این بخش از سایت را مطالعه کنید.

 

افعال اکوزاتیو و داتیو ساز

 

اما اسم دوم در جمله به دلیل وجود حرف اضافه für است که گفتیم این حرف اضافه ، اسم بعد از خودش را به حالت اسمی Akkusativ میبرد.

 

Mein Bruder kauft ein Geschenk für mich

برادرم یک هدیه را برای من میخرد

 

Du kaufst ein Geschenk für deinen Bruder

تو یک هدیه را برای برادرت میخری

 

 

gegen در جهت ، خلاف ، ضد ، به طرف ، به سمت ، نسبت به ، علیه و …

 

Sie hat etwas gegen ihn

او ( مونث ) مخلاف اون ( مذکر ) است

 

 

ohne بدون ِ

Ohne mich kannst du Deutsch lernen

بودن ِ من می توانی تو آلمانی یاد بگیری

 

Ohne dich kann ich nicht leben

بودن ِ تو ، من نمی توانم زندگی کنم

 

 

um در اطراف ، پیرامون ، راس ساعت ِ ، تا ، تقریبا ، حدودا و …

 

حرف اضافه um کاربرد های دیگری نیز در زبان آلمانی دارد که می تواند در بخش های زیر ، آنها را مطالعه کنید.

 

مفهوم ( تا ) در زبان آلمانی

 

Wir machen einen Spaziergang um den See

ما یک پیاده روی را در اطراف آن دریاچه انجام میدهیم

 

 

durch از بین ِ ، از میان ِ ، از وسط ِ ، سرتاسر ، در طول ، در مدت و …

Er geht immer durch den Wald

او همیشه از میان آن جنگل میرود

 

 

چند مثال برای حروف اضافه Akkusativ ساز ( اکوزاتیو )

 

Der Zug fährt nur bis Aachen

آن قطار فقط تا آخن میرود

 

Die Vorlesung dauert bis 17:00 Uhr

آن کلاس درس دانشگاه تا ساعت ۵ بعدازظهر طول میکشد

 

Tschüss, bis gleich ( – bald, -morgen Abend, – nachher, – Samstag, – später , … )

خدانگهدار ، تا به زودی ( تا بعد ، تا فردا شب ، تا چند لحظه بعد ، تا شنبه ، تا بعدا و …‌)

 

Sie gehen durch den Park dort

شما از میان آن پارک که در آنجاست عبور میکنید

 

Bis nächsten Monat

تا ماه آینده

 

Der Monat -> Akkusativ -> den Monat -> nächsten Monat – letzten Monat

 

Sie kommen durch den Wald

شما از میان آن جنگل می آید

 

Der Junge kommt ohne seinen Vater

آن جوان بدون ِ پدرش می آید

 

Per eingeschriebenen Brief benachrichtigen

به وسیله یک نامه از قبل نوشه شده خبر دادن ( اطلاع دادن )