سلام دوستان در درس امروز می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به حروف اضافه Genitiv ساز
در درس های گذشته تمام مباحث مربوط به حروف اضافه را بیان کرده ام و تنها موضوع باقی مانده از Präpositionen موضوع Genitiv mit Präpositionen گنیتیو به همراه حروف اضافه می باشد.
حال در این درس می خواهیم به حروف اضافه ای بپردازیم که اسامی بعد از خودشان را به حالت اسمی Genitiv می برند.
چنانچه هنوز شناختی از حالت اسمی Genitiv ندارید ، پیشنهاد میکنم که قبل از مطالعه این مطلب ، حتما درس زیر را مطالعه کنید.
جزوء حالت اسمی Genitiv
و اما در این درس می خواهیم با هم تمامی حروف اضافی که اسم بعد از خودشان را به حالت Genitiv می برند ، بپردازیم
abseits
به دور از ، دور افتاده از ، دورتر از
abseits des Weges
دورتر از آن جاده و مسیرها
abzüglich
پس از کسر ِ ، منهای
abzüglich aller Getränke
پس از کسر ِ تمام نوشیدنی ها
منهای همه ی نوشیدنی ها
angesichts
با توجه به ، با در نظر گرفتن ، به خاطر ِ ، به لحاظ ِ
angesichts der wachsenden Spannungen
با توجه به پیشروی بحران ها
با در نظر گرفتن ِ پیشروی رو به رشد ِ تشنج و تنش ها
anhand
بواسطه ِ ، با استفاده از ، با کمک ِ
etwas anhand deutlicher Beispiele erklären
چیزی را با استفاده از مثال های روشن و واضع توضیح دادن
چیزی را با کمک ِ مثال های شفاف و روشن شرح دادن
anlässlich
به دلیل ِ ، به مناسبت ِ
anlässlich meines Geburtstages
به مناسب ِ روز تولد من
anstatt
به جای اینکه ، به عوض ِ اینکه
anstatt einer Antwort
به جای اینکه یک جوابی بدهد
anstatt zu lernen, liest er einen Roman
او به جای اینکه درس بخواند دارد یک رمان میخواند.
Liest er einen Roman, anstatt zu lernen
او دارد یک رمان می خواند ، به جای اینکه درس بخواند
توجه داشته باشید که ما می توانیم تمامی حروف اضافه را یا در بخش اول جمله یا در بخش دوم جمله به کار ببریم ، درست همانند مثال بالا
anstelle
به جای ، به عوض ِ
Anstelle schöner Worte wollen wir Taten sehen
به جای حرف های قشنگ ، ما می خواهیم اعمال و کارها را ببینیم
معمولا در فارسی گفته می شود : به جای اینکه همه اش حرف های قشنگ بزیند یه ذره هم عمل کنید.
حرف زدن آسان است اما عمل کردن دشوار :- )
aufgrund
بنا بر ، بر اساس ِ ، به موجب ِ ، به دلیل ِ
aufgrund der Tatsache
بر اساس ِ واقعیت
ausgangs
در انتهای ِ ، در پایان ِ ، در آخر ِ
ausgangs des Dorfes
در پایان ِ آن روستا یا دهکده
ausgangs des neunzehnten Jahrhunderts
در انتهای ِ قرن نوزدهم
ausschließlich
به جز ، به غیر از
die Kosten ausschließlich des genannten Betrages
مخارج به جز وجه یا مبالغ ذکر شده
خرج و مخارج های بدون مبالغ ذکر شده
außerhalb
بیرون از ، خارج از ، خارج ِ
außerhalb des Dorfes
خارج از روستا ، خارج از دهکده
Außerhalb der Arbeitszeiten findest du bei uns niemanden
خارج از وقت کاری یا وقت اداری ، در پیش ما هیچ کسی را پیدا نمیکنی
beiderseits
در دو طرف ِ ، در هر دو جهت ِ
beiderseits des Flusses
در هر دو طرف ِ رودخانه
در هر دو جهت ِ رودخانه
betreffs
نسبت به ، در راستای
einen Antrag betreffs eines Zuschusses ablehnen
یک درخواست را در راستای یک کمک نقدی رد کردن
یک درخواست را در راستای یک وام نقدی نپذیرفتن
bezüglich
در رابطه با ، در ارتباط با
Bezüglich seines Planes hat er sich nicht geäußert
در ارتباط با طرح و نقشه اش ، او چیزی بروز نداد یا به زبان نیاورد
dank
به لطف ِ ، با کمک ِ ، با توجه به ، در پی ، به شکرانه ی ، به یمن ِ ، بر اثر ِ
dank ihres unermüdlichen Einsatzes
به لطف ِ رفتار و تلاش های خستگی ناپذیر او ( مونث )
dank des schnellen Eingreifens der Polizei
با کمک ِ دخالت سریع پلیس
در پی ِ مداخله سریع پلیس
diesseits
این سمت ِ ، این سو ِ ، این طرف ِ
diesseits des Waldes
این سمت ِ بیشه زار یا جنگل
این طرف ِ جنگل
eingangs
در ابتدای ِ
eingangs der Kurve
در ابتدای ِ آن پیچ
fernab
به دور از ، دور از
fernab der Heimat
به دور از وطن
Sie wohnte mitten im Wald fernab jeglicher menschlichen Siedlung
او وسط جنگل به دور از هر انسانی زندگی میکرد
hinsichtlich
با توجه به
Hinsichtlich der schlechten Wirtschaftslage müssen viele Firmen ihre Produktion reduzieren
با توجه به موقعیت بد اقتصادی ، بسیاری از شرکت ها مجبورند تولید خود را کاهش دهند
infolge
به علت ِ
Infolge eines Unfalls war die Straße gesperrt
به علت ِ یک تصادف خیابان بسته شده بود
inmitten
بین ِ ، در میان ِ ، در وسط ِ ، در اواسط ِ
inmitten der Nacht
در اواسط شب
jenseits
در آن سو ، در آن طرف ، در آن سمت
jenseits des Waldes
در آن سوی جنگل
Wir übernachten jenseits des Flusses
ما در آن طرف رودخانه می خوابیم
در مورد übernachten می توان اینگونه تصویر سازی کرد که در یک جایی شب را به صبح برسانیم یا اینکه در آنجا موقتا بخوابیم تا صبح شود
kraft
بر اثر نفوذ ِ ، به خاطر نفوذ ِ ، بر اساس ِ
Jeder Mensch kann dies kraft der Vernunft erkennen
هر انسانی می تواند اینرا بر اساس ِ عقل و شعور تشخیص دهد
längs
در امتداد ِ ، در طول ِ
längs der Nacht
در امتداد ِ شب
längs des Flusses
در امتداد ِ رودخانه
laut
به دلیل ِ ، مطابق ِ ، بر اساس ِ
laut beiliegender Rechnungen
مطابق ِ صورت حساب های موجود در پیوست یا ضمیمه
طبق ِ یا بر اساس ِ صورت حساب های موجود در پیوست یا ضمیمه
mangels
به علت نبود ِ ، به دلیل فقدان ِ
mangels eines eindeutigen Beweises
به علت نبود ِ دلایل و مدارک مشخص
به علت نبود ِ مدارک روشن
mittels
به کمک ِ ، به وسلیه ی ، توسط ِ
mittels eines Schraubenziehers
به کمک ِ یک پیچ گوشتی
توسط ِ یک پیچ گوشتی
namens
نام ِ ، اسم ِ
namens des Bürgermeisters
نام ِ آن شهردار
nördlich در شمال ِ
südlich در جنوب ِ
westlich در غرب ِ
östlich در شرق ِ
nordöstlich در شمال شرقی ِ
nordwestlich در شمال غربی ِ
südöstlich در جنوب شرقی ِ
südwestlich در جنوب غربی ِ
nördlich der Alpen
در شمال رشته کوه های آلپ
südlich des Sees
در جنوب آن دریاچه
و برای باقی نیز به همین صورت است
oberhalb
بالاتر از ، در بالای ِ
starke Prellungen oberhalb des Knies
یک کبودی یا خون مردگی در بالای ِ زانو
seitens
از جانب ِ ، از طرف ِ ، از سوی ِ ، از سمت ِ
seitens eines unserer Verkäufer
از طرف ِ یکی از فروشنده های ما
seitlich
از بغل ِ ، از کنار ِ ، از پهلوی ِ
seitlich des Flusses
از کنار ِ رودخانه
seitwärts
به سوی ِ ، به سمت ِ ، در مجاورت ِ
seitwärts des Ortes
به سوی ِ آن مکان
seitwärts des Flusses
در مجاورت ِ رودخانه
statt
در عوض ِ ، به جای ِ
Statt einer Antwort
به جای یک جواب
Statt zu lernen, liest er einen Roman
او به جای درس خواندن دارد یک رمان میخواند.
trotz
با وجود ِ ، با این وصف ، با این حال
trotz des schlechten Wetters
با وجود ِ آب و هوای بد
Trotz seines hohen Alters war er kerngesund
او با وجود سن بالایش کاملا سالم و سرحال بود
unbeschadet
با این وجود ، علیرغم ِ ، با وجود اینکه
unbeschadet seiner großen Verdienste
علیرغم ِ در آمد یا حقوق بالای او
unerachtet
به رغم ِ ، با وجود ِ
Unerachtet einiger Mängel ist die Arbeit zufriedenstellend
با وجود ِ برخی نقض و کمبود ها ، آن کار راضی کننده و رضایت بخش است
unfern
دور تر از
Der Marktplatz liegt unfern der alten Kirche
آن مرکز خرید یا بازار دورتر از آن کلیسای قدیمی واقع شده است یا قرار دارد.
ein neues Hotel unfern des Strandes
یک هتل جدید دور تر از ساحل دریا
ungeachtet
بی اعتنا ، بی توجه
Ungeachtet der dessen, dass sie damals geholfen hatte
بی توجه یا بی اعتنا به اینکه او پیش تر ها ( خیلی قبل تر از اینها ) کمک کرده است
unterhalb
در زیر ِ ، در پایین ِ ، پایین تر از
starke Prellungen unterhalb des Knies
کبودی یا خون مردگی شدید پایین تر از زانو
کبودی یا خون مردگی شدید در زیر ِ زانو
Der Marktplatz liegt unterhalb der alten Kirche
آن مرکز خرید یا بازار پایین تر از آن کلیسای قدیمی واقع شده است یا قرار دارد
unweit
در نزدیکی ، نه چندان دور از ، در اطراف
unweit des alten Rathauses
در اطراف شهرداری قدیمی
ein neues Hotel unweit des Strandes
یک هتل جدید در نزدیکی ساحل
یک هتل جدید در کنار دریا
(vermittels(t
به کمک ، به وسیله ی ، توسط
vermittels eines Schraubenziehers
به کمک یک پیچ گوشتی
به وسیله ی یک پیچ گوشتی
توسط یک پیچ گوشتی
etwas vermittelst übersichtlicher Diagramme darstellen
vermöge
بر اثر ، به وسیله ی ، در پرتو
vermöge ihres Geldes
به وسیله ی پول او
vorbehaltlich
مشروط به ، بسته به ِ ، بستگی دارد به ِ
vorbehaltlich deines Einverständnisses
بسته به شرایط تو
بستگی به شرایط تو دارد
vorbehaltlich eventueller Ausschreibungsänderungen
während
در مدت ، در هنگام ، در حالی که ، هنگامیکه ، در همان حال
während des Zweiten Weltkrieges
در هنگام جنگ جهانی دوم
wegen
به جهت ِ ، به علت ِ ، به خاطر ِ ، به دلیل
wegen des schlechten Wetters
به خاطر ِ آب و هوای بد
به علت ِ آب و هوای بد
zeit
در طول ، در مدت ، در طی
zeit meines Lebens
در طول زندگی ام
Das wirst du zeit deines Lebens nicht vergessen
تو اینرا در طول زندگی ات فراموش نخواهی کرد
zugunsten
برای ، به سود ، به نفع
Sie hat zugunsten ihres Bruders auf den Preis verzichtet
او ( مونث ) به نفع برادرش از آن پول گذشت یا صرف نظر کرد
در مورد فعل verzichten می بایستی بگوییم که می تواند معانی زیر را نیز به همراه داشته باشد :
چشم پوشی کردن ، منصرف شدن ، صرف نظر کردن
که این فعل همواره می تواند به همراه حرف اضافه auf در جملات بیایید ، یعنی در تفکر آلمانی ما همیشه auf etwas ( از چیزی ) دست می کشیم یا چشم پوشی میکنیم
Ich verzichte auf deine Hilfe
من از کمک یا یاری تو میگذرم یا چشم پوشی میکنم
یعنی اینکه دیگر نیازی به کمک و یاری تو ندارم و اصلا کمکت را نمی خواهم و همچنین تمایلی نیز نسبت به آن ندارم
در فارسی معمولا گفته می شود : بی خیال کمکت شدم
Ich verzichte auf deine Begleitung
از همراهی کردنت منصرف شدم یا چشم پوشی میکنم
zuzüglich
بعلاوه ، به اضافه
zuzüglich der Gelder aus Industriespenden
بعلاوه پول های رسیده از حمایت های مالی برای صنعت
zwecks
به منظور ، به خاطر ، براى هدف
zwecks eines besseren Gesamtverständnisses
به منظور یک تفاهم کلی بهتر
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De
سلام و خسته نباشید لطفا از تکست های C1 بعنوان نمونه همراه با توضیحات ممنون میشم. مهتاب
سلام ممنون از زحمات شما
یه سوال داشتم
فرق همه ی این کلمات tasuchenو umtauschenو austauschen و ändern و verändern و wechseln
در چیست و چند مثال هم ذکر کنید
سپاسگذارم