entkommen یک فعل می باشد
گریختن ، فرار کردن ، خلاص شدن ، رها و آزاد شدن
گذشته ساده : entkammen
گذشته کامل : sein entkommen
aus dem Gefängnis entkommen
از زندان گریختن ، از زندان فرار کردن
versprechen یک فعل می باشد
قول دادن ، وعده دان
گذشته ساده : versprachen
گذشته کامل : haben versprochen
Sie hat mir versprochen, pünktlich zu sein
او ( مونث ) به من قول داد ، سر وقت و به موقع بیاید ( باشد )
[evp_embed_video url=”http://de.alemani.de/wp-content/uploads/2018/05/IMG_1368.mp4″]
Ich werde nicht weglaufen und ich werde nicht versuchen zu entkommen
من فرار نخواهم کرد و سعی هم نمیکنم که دربرم
Ich will ihn nur gesund machen und dann bleibe ich bei dir für immer
من فقط می خواهم اونرو سالم و سلامت کنم و بعدش برای همیشه پیش تو بمونم
genauso wie du es willst. Alles wird wieder so sein, wie es war
دقیقاً ( درست ) همانطوری که تو دلت می خواهد. همه چیز دوباره همونجوری که بود ، میشه
Ich verspreche es
من اینو قول میدم
آموزش رایگان زبان آلمانی – مرتضی غلام نژاد
منبع : de.alemani.de
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De