سلام دوستان در این درس می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به مبحث Partizip I و همچنین Partizip II در زبان آلمانی
اصلا Partizip چیست ؟
به زبان ساده به صفت مفعولی گفته می شود ، یعنی ما از یک فعل یک صفت بسازیم ، برای مثال ما در فارسی می توانیم از افعال ، خندیدن ، دویدن ، رقصیدن صفاتی همچون ، خندان ، دوان ، رقصان را بسیازیم ، در زبان آلمانی نیز به همین شکل است. یعنی می شود از افعال
lachen
laufen
tanzen
به صفت های زیر رسید
lachend
laufend
tanzend
ساختار صفت مفعولی در زبان آلمانی چگونه است؟
این کار بسیار ساده است تنها به انتهای هر فعل حرف d را اضافه میکنیم برای درک بهتر به مثال های زیر توجه کنید:
schlafen + d = schlafend
خوابیدن + حرف d = خواب آلو
weinen + d = weinend
گریه کردن + حرف d = گریان
lachen + d = lachend
خندیدن + حرف d = خندان
پس ما توانستیم با اضافه کردن حرف d به افعال آنها را به صفت تبدیل کنیم
چند مثال در جمله به همراه توضیحات و نکات مهم :
Die laufende Frau hört Musik
آن خانم دونده موزیک گوش میکند
همانطور که میدانیم صفت ها بر اساس اسم بعد از خودشان و همچنین شناخته بودن یا ناشناخته بودن ، می بایستی صرف شوند، اگر دروس گذشته را خوانده باشید به این نکات اشاره شده است
پس تا اینجایی درس یاد گرفتیم با اضافه کردن d به یک فعل می توانیم از آن صفت نیز بسازیم و اگر جزوء بالا نیز مطالعه کنید ، خواهید دانست که چرا صفت laufend در مثال بالا laufende شده است.
توضیح کوتاه اینکه Die Frau یک اسم مونث شناخته شده است و زمانی که ما بخواهیم صفت به این اسم اضافه کنیم ، چون در حالت شناخته شده است آنگاه کافیه که به صفت فقط حرف e را اضافه کنیم
مثال :
Die gute Frau آن خانم خوب
Die schöne Frau آن خانم زیبا
Die laufende Frau آن خانم دونده
Der vor der Tür stehende Mann, ruft nach dir
آن مردی که در جلوی درب ایستاده ، تو را صدا میزند
فعل stehen به معنی ایستادن ، واقع بودن ، قرار داشتن
وقتی بخواهیم آنرا به صفت تبدیل کنیم حرف d را به انتهایش اضافه می کنیم و می شود
stehend ایستاده
و با توجه به جزوء صرف صفت میدانیم که در حالت مذکر شناخته شده نیز تنها به صفت حرف e را اضافه میکنیم.
Der stehende Mann آن مرد ایستاده
Der telefonierende Mann trinkt einen Kaffee
آن مرد تلفن کننده قهوه ی می نوشد
فعل telefonieren تلفن کردن پس از اضافه شدن حرف d به آن تبدیل به صفت تلفن کننده شد telefonierend و پس از آن با توجه به صرف صفت در حالت مذکر شناخته شده حرف e به صفت اضافه شد و در نهایت به این شکل تبدیل شد
Der telefonierende Mann مرد تلفن کننده یا آن مرد تلفن کننده
نکته : حال اگر بخواهیم این اسم را به شکل دیگری بگوییم یعنی بدون استفاده از صفت مفعولی ، می شود :
Der Mann, der telefoniert, trinkt einen Kaffee
آن مرد ، که او تلفن می کند ، یک قهوه ی را می نوشد
یعنی به جای اینکه ما بیاییم از صفت مفعولی استفاده کنیم ، می توانیم از مبحث رجوع به ضمیر در دستور زبان آلمانی استفاده کنیم که تمام این جزوات در دروس Schritte Plus و همچنین جزوات گرامری سایت به طور کامل با مثال های فراوان گفته شده است. تنها کافیست یک جستجوی ساده در سایت انجام دهید تا به تمام این مطالب دسترسی پیدا کنید.
تنها نکته مهمی که در مورد Printzip I باقی می ماند فعل sein است که این فعل به شکل زیر به عنوان استثناء تبدیل می شود
sei + e + n + d = seiend
پس توجه داشته باشید که فعل sein به عنوان یک استثناء در نقش صفت مفعولی به seiend تبدیل می شود
و حالا Partizip II چیست ؟
دقیقا همان حالت مفعولی در زمان گذشته کامل هستش به زبان ساده تر فرض کنید در فارسی می گوییم :
آن انگشت جدا شده ، یعنی آمده ایم از فعل جدا شدن صفت جدا شده را ساختیم
abtrennen سوا کردن ، جدا نمودن ، جدا شدن ( فعل )
abtrennend سوا شده ، جدا شده ( پس از تبدیل شدن به صفت )
یعنی تا اینجا ما جمله در Partizip I بیان کردیم ، حال اگر این صفت مفعولی را در حالت گذشته کامل بیان کنیم آنگاه کل جمله ما در Partizip II میرود ، یعنی بگوییم : آن انگشتی که جدا شده بود
Der abgetrennte Finger
انگشتی که قطع شده بود
انگشتی که جدا شده بود
کاربرد در جمله :
Der abgetrennte Finger konnte wieder angenäht werden
آن انگشتی که جدا شده بود ، می توانست دوباره بخیه بشود
نکته : ما می توانیم در ابتدا صفت مفعولی را به زمان گذشته ببریم یعنی به Partizip II ببریم و در پس از آن جمله ای بسیازیم در حالت Passiv
چنانچه اطلاعاتی درباره Passiv ندارید می توانید دروس زیر را مطالعه کنید :
اما ساختار صفت مفعولی در گذشته چگونه است ؟ یا به زبان ساده تر ساختار Partizip II چگونه است؟
باید بگوییم که ساختار آنها دقیقا همانند گذشته کاملشان می باشد. یعنی فعل gehen که به معنی رفتن است وقتی بخواهیم به Partizip II ببریمش ، می شود gegangen و همین gegangen دقیقا شکل این فعل در زمان گذشته کامل نیز است که اینبار به عنوان یک صفت مفعولی در جمله ایفای نقش میکند. تنها با این توضیح حال که به یک صفت تبدیل شده است آنگاه می بایستی طبق قاعده صرف صفت ها که جزوء آنرا در ابتدای درس گذاشتم ، صرف شوند.
Die gehende Person آن شخص رفته ( Partizip I )
Die gegangene Person آن شخصی که رفته بود ( Partizip II )
چند مثال و پایان این درس :
Das weinende Kind ist in der Küche
اون بچه گریان در آشپزخانه است
جمله در Partizip I است ، یعنی فعل weinen پس از اضافه شدن d به انتهای آن تبدیل به صفت weinend که به معنی گریان است شده ، و پس از صرف در نهایت weinende شده
و این جمله در حالت Partizip II می شود :
Das geweinte Kind war in der Küche
آن بچه ای که گریه میکرد در آشپزخانه بود
و اگر این جمله را اصلا نخواهیم در Partizip بگوییم :
Das Kind, das geweint hat, war in der Küche
آن بچه که او گریه میکرد ، در آشپزخانه بود.
Das gestohlene Auto ist hier
آن اتومبیل دزدیده شده در اینجاست ( Partizip II )
فعل stehlen که به معانی : دزدیدن ، به سرقت بردن ، ربودن است وقتی بخواهیم صفت دزیده شده ، به سرقت رفته یا ربوده شده را از آن بسازیم آنگاه کافیست که در ابتدا آنرا به زمان گذشته کامل ببریم یعنی gestohlen و پس از آن با توجه به اسم جمله ، صفت به دست آمده را صرف کنیم.
Das lachende Kind spielt im Garten
آن بچه خندان در باغ بازی میکند ( Partizip I )
Ein lachender Mann trinkt im Garten ein Bier
یک مرد خندان در باغ یک آبجوی را مینوشد ( Partizip I )
دو مثال در زمان ها و حالت های مختلف :
Der Hund steht vor der Tür und bellt
آن سگ در جلوی درب ایستاده و پارس میکند ( زمان حال ساده )
Der bellende Hund steht vor der Tür
آن سگ ِ پارس کننده در جلوی درب ایستاده است ( Partizip I )
که معمولا این جمله را در فارسی اینگونه می گویند :
Der Hund, der bellt, steht vor der Tür
آن سگ که در حال پارس کردنه، در جلوی درب ایستاده است ( رجوع به ضمیر و آرتیکل جمله )
Die Frau schreit und rennt aus dem Haus
آن خانم جیغ میزند و از خانه به بیرون میدود یا فرار میکند ( زمان حال ساده )
Die schreiende Frau rennt aus dem Haus
آن خانمی که جیغ میزند از خانه به بیرون میدود ( Partizip I )
نکته : در تفکر فارسی جمله بالا را اگر بخواهیم بگوییم ، به آرتیکل و ضمیر جمله رجوع میکنیم و می گوییم :
Die Frau, die schreit, rennt aus dem Haus
آن خانم که او جیغ میزند ، از خانه به بیرون میدود
یعنی لزوما آنرا در فارسی به حالت Partizip نبرده ایم و تنها با توجه به ضمیر به آرتیکل آن در بخش دوم جمله رجوع کرده ایم
اما در تفکر آلمانی ما می توانیم این جملات را در Partizip نیز بگوییم با این توضیح که ترجمه و برداشت ما مانند زمانی است که به ضمیر و آرتیکل جمله رجوع میکنیم.
به زبان آلمانی به اینگونه جملات Relativsätze گفته می شود و ترجمه فارسی آن جملات نسبی و موکولی است
که برای درک کامل این مبحث گرامری نیز می توانید درس زیر را مطالعه کنید
درس جملات نسبی و موکولی Relativsätze
برای مثال ها و توضیحات بیشتر این درس را نیز دنبال کنید :
چنانچه شما نیز در ارتباط با این درس ، مثال یا نظر یا سوالی دارید ، می توانید آنرا در بخش نظرات همین درس درج کنید.
موفق باشید.
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De
خیلی خوب درس رو توضیح میدید🌹
سلام آقای غلام نژاد
ممنونم ازتون برای مطالب آموزشی عالی و توضیحات دقیق تون که واقعا قابل فهم و درک هستن.
دو لینک :
درس دو در مورد Passive
درس سه در مورد Passive
باز نمیشن و قابل دیدن نیستن. ازتون ممنون میشم، که ایراد رو برطرف کنین.
سپاس فراوان
تشکر از درسهای بسیار مفید شما .
بسیار تحسین برانگیز عمل کردید
همواره سربلند باشید
طیب اله انفسکم
خیلی ممنون از مطالب مفیدی که به اشتراک گذاشتید 🙂
بسیار عالی و قابل فهم بود
سپاس از شما استاد گرامی 💞🙏
سپاس از زحمات شما
از زحمات شما سپاسگزارم. بسیار روان توضیح میدهید. امیدوارم همین طور به راهتان ادامه بدید.
اونطوری که از مدرسهای دیگر هم فهمیدم و شماهم نوشتید اینه که partizip 2 کاریه که تمام شده و partizip 1 کاری هست که در حال انجام است درسته ایا؟؟؟؟
سپاسگزارم از زحمات شما
ساده و قشنگنوشتید
ممنون
با سلام و عرض ادب
چه زماني از partizip استفاده ميكنيم و از كجا بايد تشخيص داد
bei ihr waren viele dinge erlaubt ,die bei uns zu Hause verboten waren
در اين جمله از كجا بايد تشخيص داد verboten partizip است در اينجا partiziv passiv?
با سپاس
ممنون بابت پاسخ و توضیحات رو متوجه هستم استاد ولی کامل نتونستم جواب سوالم و بگیرم و بنا به پیشنهاد شما سعی میکنم تا با گذر زمان بیشتر با تفکر المانی اشنا شم و متون مرتبط هم بیشتر مطالعه کنم و امیدوارم مشکلم حل شه?
سلام و ممنون بابت راهنماییتون
متاسفانه گاها در جملات به مشکل بر میخورم و نمیتونم با توجه به موقعیت جمله نوع پارتیزیپ ۱ یا ۲ رو درست تشخیص بدم، مثلا در جمله:
Alle Passagiere konnten das sinkende Schiff verlassen.
این جمله زمانش گذشته هست اما از پارتیزیپ ۱ استفاده شده یا مثال:
Ali isst gern ein gekochtes Ei zum Frühstück.
تو این مثال هم زمان حال استفاده شده ولی از پارتیزیپ۲ بکار رفته?? و همینطور:
Oma hat Sarah zum Geburtstag eine sprechende Pupe geschenkt.
این هم زمان پرفکت استفاده شده ولی پارتیزیپ ۱ بکار رفته، متاسفانه هنوز سوال برام وجود داره، ممنون ?
سلام دوست،
Partizip 1 -> زمان حال فعلی که به صفت تبدیل شده است
Partizip 2 -> زمان گذشته کامل فعلی که به صفت تبدیل شده است
اینها بدین معنی نیست که Partizip 1 باید همیشه در جملاتی که توی زمان گفته می شود بکار برده شود و یا Partizip 2 باید همیشه در جملاتی که توی گذشته کاملاً !!!!! نه اصلاً اینگونه نیست و تنها بستگی به جمله شما داره که کدام حالت از فعلی که به صفت تبدیل شده است مناسب آن باشد.
برای مثال :
Oma hat Sara zum Geburtstag eine sprechende Puppe geschenkt
مادر بزرگ برای تولد سارا یک عروسکی که در موردش صحبت کرده بود رو هدیه کرد
از آنجایی که ما در فارسی همانند زبان آلمانی با Partizip ها سروکار نداریم بنابراین همواره از Partizip 2 استفاده میکنیم که در تفکر آلمانی اینگونه نیست ، همانطور که گفتم بستگی به نوع جمله دارد که گاهی باید از Partizip 1 استفاده کرد و گاهی هم Partizip 2 و بعضی مواقع هر دوش مناسب جمله ما هست و فرقی نمیکند از کدام یک استفاده کنید ، زیرا در مفهوم کلی جمله تفاوتی ایجاد نمیکند.
اما دقیقاً کی و کجا باید استفاده شود ، تنها به مرور زمان و آشنایی بیشتر شما با تفکر آلمانی زبان ها ، این مشکل برطرف خواهد شد.
موفق باشید.
سلام.
جمله اول:
اگر کشتی غرق بشه همه میمیرن، پس نمی تونن کشتی رو ترک کنن، در صورتی میتونن کشتی رو ترک کنن که هنوز کانل زیر آب نرفته(در حال غرق شدنه) _ حالا اینجا میگه مسافران میتونستن کشتی در حال غرق شدن رو ترک کنن.
جمله دوم:
علی با علاقه یک تخم آبپز شده رو میخوره. تخم مرغ قبلا آبپز شده که الان علی میتونه بخوردش، پس عمل آبپز شدن برای گذشته بوده و باید از پارتیتسیپ ۲ استفاده کنیم. اما علی الان داره میخوردش، و این دو تا ربطی بهم ندارن. تخم مرغی که دیروز آبپز شده رو من فردا می خوام بخورم(مثال)_ تخم مرغ آبپز شده یک عمل در گذشته است اما من قصد دارم فدا بخورمش (عمل در آینده)
جمله سوم: این عروسک تا زمانی که خراب نشه همچنان سخنگو هست، همون لحظه ی تولید که فقط سخنگو نبوده، از اساس برای این ساختنش که تا زمانی که سالمه سخنوری کنه:) حالا مادر بزرگ این عروسک سخنگو رو هفته ی پیش هدیه داده، یا می خواد فردا هدیه بده، یا همین الان هدیه بده، زمان هدیه دادن هیچ نقشی در سخنگو بودن عروسک نداره.
سلام، ممنون از زحماتتون?
سوال اینه که از کجا باید بدونیم پارتیزیپ ۱ یا ۲ رو باید استفاده کرد که بهتر و درست تر باشه؟ تا جاییکه من رو مثالها دقت کردم در زمان حال از پارتیزیپ ۱ استفاده شده و برای گذشته از پارتیزیپ ۲، البته نه همیشه، اگه امکان داره سیگنال یا نشونه های دقیقتری برای بکارگیری پارتیزیپها در نقش صفت بگین، ممنون?
سلام دوست عزیز ،
در واقع Partizip 1 صفت ِ از فعل ساخته شده ایست که در زمان حال بوده است ( یعنی فعل در زمان حال بوده حال یک صفت در زمان حال نیز شده است )
و Partizip 2 صفت ِ ساخته شده از فعلی که خود در زمان گذشته کامل بوده است ( یعنی فعل ما در زمان کامل بوده است و حال به صفت تبدیل شده است )
کاربردها هم بستگی دارد که ما جمله را در چه زمان خودمان بخواهیم بگوییم و صفت جمله ما نیاز باشد در زمان حال باشد یا گذشته کامل
موفق باشید.
بی نهایت سپاس
پیجتون عالیه واقعا من همه ی گرامرهای سختی رو که برام قابل فهم نبود از سایت شما خیلی راحت و خوب یاد گرفتم واقعا ممنون ازتون به خاطر زحماتتون
سلام. ممنون از سایت خوبتون
در جمله telefonierende Mann, آرتیکل Mann, der هست. پس چرا در صرف صفت به صورت مونث صرف شده و در آخر e اضافه شده است؟
با تشکر
سلام دوست عزیز
اگر توجه کرده باشید در جزوء صرف صفت ها گفته بودم :
در حالت Nominativ اگر حرف تعریف اسم ما شناخته شده بود ، یعنی der, die, das آنگاه می بایستی به شکل زیر صرف شوند:
Der gute Mann آن مرد ِ خوب
Das gute Kind ان بچه ِ خوب
Die gute Frau آن خانم ِ خوب
همانطور که گفتم در حالت Nominativ اسم شناخته شده با هر نوع آرتیکل یا حرف تعریفی ، می بایستی تنها به صفت آن حرف e اضافه شود.
برای مطالعه بیشتر و درک بهتر لطفا جزوء کامل این درس را از لینک زیر مطالعه کنید
http://de.alemani.de/درس-بیست-و-پنجم-صفت-و-صرف-آنها/
موفق باشید.
تشکر فراوان ??? مطالبتون خیلی کمک کنندس ???
مثال
ان بچه که او گریه میکرد در اشپزخانه بود
فک کنم یه “اس ”
S
تایپ نشده
سپاس,همیشه موفق باشید و لحظه لحظه هاتون نیک?
ولی اگر قسمت Kursbuch کتابهای شریته پلوس را کامل شرح بدهد خیلی عالی میشه مخصوصا دیالوگ های درس. چون هیچ استاد آلمانی زبان مثل یک فارسی زبان که اين این مسير را طی کرده نمیتواند نکات کلیدی را توضیح دهد. با تشکر.
سلام و عرض خسته نباشید. بسیارعالی تشکر استاد محترم.
با تشکر از شما. فقط یه سوالی برای من پیشه اومد با فعل sein که استثنا بود چه مثالی میشه زد؟؟؟؟
با نهایت تشکر و قدرانی از شما در تهیه دروس کاربردی گرامر آلمانی . زینا