Der Finger انگشت دست
Die Zehe انگشت پا ، پنجه ی پا
توجه داشته باشید که در زبان آلمانی انگشت دست با انگشت پا از نظر لغتی متفاوت هستند و هرگز به جای یکدیگر از آنها استفاده نکنید، چون برای آلمانی زبان ها بسیار خنده دار به نظر میرسد. ?
چند مثال :
.
Er hat sich in den Finger geschnitten
او ( مذکر ) انگشت دستش را بُرید.
.
Finger weg
دستت رو بکش ، دست درازی نکن ، ناخنک نزن!
.
Mit den Fingern schnalzen
با انگشتان دست بشکن زدن ?
.
Mit den Fingern schnippen
با انگشتان دست بشکن زدن ?
.
Etwas mit spitzen Fingern anfassen
چیزی را با نوک انگشتان دست لمس کردن.
.
.
و اما یک اصطلاح که در آن انگشت دست بکار رفته است :
Jemanden um den kleinen Finger wickeln
.
با هر سازی کسی را رخساندن ، کسی را به روی انگشت دست چرخاندن
.
.
Nervenschmerzen an den Zehen
درد کفر آوری در انگشتان پا داشتن.
.
Seit ein paar Wochen habe ich an dem rechten Fuß die vierte Zehe Schmerzen.
به مدت چند هفته ای هست که من در پای راست ، چهارمین انگشت درد دارم.
و اما یک اصطلاح که در آن انگشت پا بکار رفته اما در فارسی معنی و مفهموم دیگری دارد.
.
Jemandem auf die Zehen treten
به صورت توهین آمیز کسی را رنجاندن.
کسی را تهت فشار قرار دادن.
.
موفق باشید. ?
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De