درس صد و نهم – نگاهی به sofern و insofern در زبان آلمانی

 

Sofern ich meine Augen schließe, muss ich an Dich denken

همینکه چشم هایم را می بندم ، باید به تو فکر کنم

به محض اینکه چشم هایم را می بندم ، باید به تو فکر کنم

 

سلام دوستان در این درس می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به sofern و insofern در زبان آلمانی

شاید برایتان پیش آمده باشد که بخواهید جمله ای اینگونه در زبانی آلمانی بگویید :

 

تو اجازه داری تلویزیون تماشا کنی به شرط اینکه تکالیفت را تمام کرده باشی

 

Sofern du deine Hausaufgabe fertig gemacht hast, darfst du fernsehen

 

اینکه تو تلویزیون تماشا کنی یا نه ، به این بستگی دارد که تکالیفت را به اتمام رسانده باشی ، یعنی بخش اول جمله شرط گذاشته ایم و در بخش بعدی عملی که قرار است آنرا انجام بدهیم را بیان کرده ایم.

 

sofern تا آنجا که ، همین که ، همین الان ، فورا ، به شرطی که ، پس از آنکه

 

همانطور که می بینید ، sofern معانی بالا را بهمراه دارد ، یعنی جمله ای که گفتیم را می توانیم اینگونه نیز ترجمه کنیم :

 

پس از آنکه تکالیفت را تمام کردی ، اجازه داری تلویزیون ببینی

 

توجه داشته باشید که جمله بالا را می توانیم با sobald نیز بگوییم :

 

Sobald du deine Hausaufgabe fertig gemacht hast, darfst du fernsehen

همینکه تکالیفت را تمام کرده ای ، اجازه داری تلویزیون ببینی

 

در دروس گذشته در مورد sobald به اندازه کافی صحبت کرده ایم و با یک جستجو ساده در سایت می توانید به تمامی این مطالب دسترسی پیدا کنید ، اما در درس امروز می خواهیم بیشتر در مورد sofern صحبت کنیم.

 

نکات گرامری در مورد sofern :

 

نکته شماره یک : هرگاه sofern در جمله مورد استفاده قرار گرفت ، همانند weil , dass و … فعل را به انتهای جمله می برد.

 

به مثال زیر توجه کنید :

 

 

Ich fliege im September nach Teheran, sofern mein Chef den Urlaub genehmigt

من در ماه سپتامبر به تهران پرواز میکنم ، به شرط اینکه رئیس ام آن مرخصی را قبول کند یا تایید کند

 

نکته دوم : sofern را هم می توانیم در بخش ابتدای جمله استفاده کنیم و هم در بخش دوم جمله ، که در مثال بالا sofern را در بخش دوم جمله مورد استفاده قرار دادیم.

 

چند مثال دیگر :

 

Sofern es nicht regnet, fahre ich mit dem Fahrrad

به شرط اینکه باران نبارد ، من با دوچرخه میروم

 

یعنی رفتن با دوچرخه به این شرط است که باران نبارد یا به عبارت دیگر : همین که باران نبارد من با دوچرخه میروم

 

Sofern das Wetter gut ist, machen wir einen Spaziergang

ما یک پیاده روی انجام میدهیم ، به شرط اینکه هوا خوب باشد

 

Wir machen einen Spaziergang, sofern das Wetter gut ist

ما یک پیاده روی انجام میدهیم ، به شرط اینکه هوا خوب باشد

 

توجه داشته باشید که در تفکر فارسی معمولا ما بخش اول جمله را شرح میدهیم ، سپس بعد از آن شرط را بیان میکنیم ، اما در تفکر آلمانی هم می توانیم در ابتدا شرط را بیان کنیم و سپس در بخش دوم جمله توضیحی بدهیم یا اینکه نه ابتدا توضیحی بدهیم و در بخش دوم شرط را بیان کنیم.

 

Ich kaufe drei Tickets, sofern das Konzert nicht ausverkauft ist

من ۳ تا بلیط میخرم ، به شرط اینکه ( بلیط های ) آن کنسرت به قیمت ارزان تر فروخته نشود.

 

 

Sofern man über 16 Jahre alt ist, darf man diesen Film sehen

آدم اجازه دارد این فیلم را ببیند ، به شرط اینکه بالای ۱۶ سال سن داشته باشد

 

 

حال می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به insofern در زبان آلمانی

 

insofern تا حدی که ، تا جایی که ، تا زمانیکه ، تا اندازه ای که ، تا میزانی که ، از این نظر ، از این رو

 

همانطور که ما در فارسی یک جمله را می توانیم با حروف ربط زیادی بسازیم در زبان آلمانی نیز به همین صورت است و ما می توانیم با حروف های ربط متفاوت ، جملاتی بسازیم که در نهایت معنی و مفهوم یکسانی داشته باشند.

 

برای مثال به جمله زیر توجه کنید :

 

Insofern sie in der Lage ist, will sie dir helfen

تا زمانیکه او ( مونث ) قادر است یا توانایی دارد ، می خواهد به تو کمک کند

 

تا جایی که یا تا وقتی که او ( مونث ) توانایی دارد ، می خواهد به تو کمک کند.

 

این جمله را می توانیم با sobald نیز بگوییم به مین شکل بگوییم :

 

Sobald sie in der Lage ist, will sie dir helfen

تا او ( مونث ) توانایی دارد ، می خواهد به تو کمک کند.

 

این جمله را می توانیم با bis نیز بگوییم

 

Bis sie in der Lage ist, will sie dir helfen

تا او ( مونث ) توانایی دارد ، می خواهد به تو کمک کند.

 

همانطور که دیدید ، ما یک جمله را با حروف ربط متفاوت بیان کردیم ، اما در نهایت معنی و مفهوم کاملا یکسانی را داشتند.

 

 

نکات گرامری در ارتباط با insofern :

 

هرگاه از insofern در جملات استفاده کردیم ، آنگاه فعل باید به انتهای جمله برود ، همانند sofern و تمام توضیحاتی که در این رابطه بیان کردیم.

 

در نتیجه نکات گرامری که برای sofern داشتیم برای insofern نیز به همان صورت است.

 

فقط یک نکته وجود دارد ، که اگر insofern فعل را به انتهای جمله نبرده بود ، آنگاه معنی از این رو ، از این نظر را میدهد ، در غیر اینصورت ، چنانچه همانند مثال های بالا در ابتدای جمله آمده بود و فعل را به انتها برده بود ، آنگاه معنی به شرطی که را میدهد.

 

به مثال زیر توجه کنید :

 

 

Er war insofern schuld an dem Unfall, als er zu schnell gefahren ist

او از این نظر در تصادف مقصر بود ، انگاری او خیلی تند رانندگی میکرد.

 

همانطور که می بینید به دلیل اینکه insofern در وسط جمله مورد استفاده قرار گرفت و تاثیری هم روی فعل جمله نداشت ، آنگاه معنی از این نظر را داد.

 

 

همچنین توجه داشته باشید که als می تواند معانی و کاربردهای زیادی در زبان آلمانی داشته باشد.  در درس های گذشته به چند تا از کاربرد های آن اشاره کرده ایم ، اما یکی از کاربرد های دیگر als این است که معانی همانند : گویی که ، انگاری که را داراست ، و هرگاه در جمله به همین منظور مورد استفاده قرار میگیرد ، آنگاه فعل را به انتهای جمله می برد. درست همانند مثال.

 

 

Insofern hat er recht

از این نظر او حق دارد

از این نظر حق با اوست

 

چرا insofern معنی از این نظر را داد ؟

برای اینکه insofern هیچ تاثیری رو فعل جمله ما نداشت ، به زبان ساده تر کاری به فعل نداشت که آنرا به انتهای جمله بخواهد ببرد ، بنابراین معنی ، از این نظر ، از این رو را داد.

 

Insofern hatte Morteza ganz recht

از این نظر مرتضی کاملا حق داشت

 

Insofern war es denkwürdig

از آن رو آن شایان توجه بود

از آن رو آن قابل ملاحظه و با اهمیت بود

از این نظر آن مهم بود

 

 

Insofern besteht also keine Gefahr

از آن نظر پس هیچ خطری وجود ندارد

بنابراین از آن رو هیچ خطری وجود ندارد

 

چنانچه شما نیز در ارتباط با این درس ، سوال ، مثال یا نظری دارید ، می توانید آنرا در بخش نظرات همین درس درج کنید.

 

موفق باشید.