درس شش – Kundenwünsche

 

درس ششم از کتاب Schritte Plus 5

اولین بخش از این درس با عنوان :

Man muss heute direkt zum Kunden gehen, um Erfolg zu haben

امروز آدم باید مستقیم به سمت مشتری برود ، تا موفقیت به دست بیاورد.

 

این درس نیز همانند درس گذشته ما را به یکی دیگر از کاربردهای zu آشنا میکند

 

در این درس um… zu و همچنین  damit رو داریم. که اینها همیشه با هم می آیند و اینگونه در جملات ترجمه می شوند.

Herr Kelmendi fährt in seine Heimat, um Ruhe zu haben

آقای کلمندی به وطنش میرود ، تا آرامش داشته باشد.

 

Herr Kelmendi fährt in seine Heimat, damit seine Kinder die Großeltern sehen können

آقای کلمندی به وطنش میرود ، تا به وسیله آن بچه هایش ، پدر بزرگ را بتوانند ببینند.

 

نکته : زمانی از استفاده میکنیم که مستقیم یا به خود ما ربط داشته باشد یا به کسی که در مورد آن داریم صحبت میکنیم. هر چند که می توانیم از damit  هم استفاده کنیم.

همانطور که در مثال بالا دیدید در قسمت اول چون به خود آقای کلمندی ربط داشت از استفاده کرد اما در مثال بعدی چون به بچه هایش ربط داشت و مستقیم نبود از damit استفاده کردیم.

مثال :

Ich lerne fleißig Deutsch, um in Deutschland zu studieren

من با تلاش و سخت کوشی آلمانی یاد میگیرم، تا در آلمان تحصیل بکنم.

چون مستقیم به شخص خودم مربوط است از استفاده کردیم.

 

Ich lerne fleißig Deutsch, damit mein Chef zufrieden wird

من با تلاش و کوشش آلمانی یاد میگیرم، تا توسط آن ریئسم شاد بشود.

 

همانطور که می بینید um وقتی در بخش دوم اومدش فعل جمله به آخر میرود و قبل از آن نیز zu قرار میگیرد. و هرگاه از damit استفاده کردیم نیز همچنان فعل به انتهایی جمله میرود.

به این نکته نیز توجه داشته باشد اگر از um … zu استفاده کردیم آنگاه فعل جمله ما دیگر صرف نمی شود و می بایستی به همان شکل کامل بیاید.

مثال :

 

Herr Kelmendi fährt seine Heimat, um den Kontakt nicht zu verlieren

آقای کیلمندی به وطنش میرود ، تا آن رابطه را از دست ندهد.

 

همانطور که می بینید نه ضمیر در جمله بود و در نهایت فعل جمله ما نیز به همان شکل کامل یعنی verlieren آمد بدون اینکه در ضمیر صرف بشود.

 

Herr Kelmendi fährt in seine Heimat, damit er seine Frau sehen kann

آقای کلیمندی به وطنش میرود ، تا خانمش را بتواند ببیند.

از آنجایی که خانمش هم وجود دارد و مستقیم به خود آقای کلیمندی مربوط نمی شود از damit استفاده میکنیم.

و چون از damit استفاده کردیم فعل می بایستی با توجه به ضمیر سوم شخص er ( او مذکر ) صرف بشود و به انتهای جمله برود و چنانچه که فعل کمکی نیز در جملاتمان داشته باشیم آنوقت در انتهایی جمله می بایستی فعل اصلی و بعد از آن فعل کمکی بیاید.

 

هرچند که می میتوانیم به جایی یکدیگر نیز از و damit استفاده کنیم اما بطور درست و صحیح چیزی است که در بالا توضیح داده شد.

 

بخش بعدی با عنوان :

Man muss was tun, statt nur zu reden

آدم باید یه کار بکند ، جای اینکه فقط حرف بزند.

 

در اینجا هم نحوه استفاده از zu به همراه حروف اضافه است. که اگر در بخش دوم ما فعل کمکی نداشته باشیم آنگاه از zu استفاده میکنیم یا از همان تکنیکی که در درس گذشته در مورد آن بحث و گفتگو کردیم، یعنی سیگنال (‌ب ) که در ابتدیی افعال ما می آیند. مانند : باید به پیاده روی رفت ، جایی اینکه فقط بخوابیم.

که می بینید فعل ( خوابیدن ) در ابتدای آن حرف (‌ب ) آمده است

Man muss spazieren gehen, statt nur zu schlaffen

آدم باید به پیاده روی برود، جای اینکه فقط بخوابد.

 

در بخش بعدی کاربرد zu به همراه ohne است به مثال زیر توجه کنید :

Die Sekretärin soll nicht entscheiden, ohne die Chefin vorher zu fragen

آن منشی نمی بایستی تصمیم بگیرد ، بدون اینکه قبلش از خانم مدیر سوالی بپرسد.

 

پس همانطور که دیدید اینگونه در بخش دوم جملات که با حرف اضافه شروع شدند نیز ما از zu استفاده کردیم.

 

چند مثال دیگر :

Ich lerne jeden Tag, damit ich meine Deutschprüfung bestehe

من هر روز درس میخوانم ، تا توسط آن امتحان آلمانی ام را قبول شوم.

 

Ich lerne jeden Tag, um meine Deutschprüfung zu bestehen

من هر روز درس میخوانم، تا امتحان آلمانی ام را قبول بشوم.


موفق باشید.