درس دوم – حروف صدا دار و بی صدا
حروف زبان آلمانی در شکل کلی به دو دسته تقسیم می شوند. – حروف صدا دار – حروف بی صدا
حروف بی صدا : حروفی که خودشان به تنهایی تلفظ نمی شوند بلکه برای تلفظ آنها نیاز به یک حرف دیگر می باشد که آن حرف صدا دار است ٬ در زبان فارسی ما به آنها حروف صامت می گوییم.
لیست و ترتیب تمام حروف بی صدا :
B مثل حرف ( ب ) در زبان فارسی تلفظ می شود مثل کلمه Bank به معنی بانک یا مثل کلمه Baby به معنی نوزاد یا بچه ی کوچک.
C تلفظی بین ت و س اما سریع و نوک زبانی ( تس )
دقت کنید که قبل از حروف صدار a,u,e و همچنین پیش از تمام حروف بی صدا به صورت ( ک ) تلفظ می شود و معمولاً به جای حرف K از حرف C استفاده می شود. مثل Clown ) کلُن ) به معنی دلقک.
D وقتی در ابتدا یا میان لغت باشند صدای حرف ( د ) فارسی را می دهد مثل Dame به معنی خانم اما در انتهای لغت باشد دیگر صدای حرف ( ت ) را می دهد. مثل Kleid به معنی لباس که ( کلاید ) تلفظ می شود.
F مثل حرف ( ف ) در فارسی می باشد مانند Farbe به معنی رنگ.
G مثل حرف ( گ ) اما در آخر یا انتهایی واژه ها ( ک ) تلفظ می شود ٫ مثل Gast ) گاست ) به معنی مهمان و برای شکل آخر جمله ای می توان Tag )تاک ) را اشاره کرد که به معنی روز می باشد.
H تلفظ آن ( ها ) می باشد. در اول کلمه صدای ( هه ) فارسی را میدهد. مثل فعل haben هابِن ) به معنی داشتن ٫ دارا بودن و …
اما کاربرد دیگر حرف H اگر بعد از حروف صدادار باشد باعث می شود که آن حرف کشیده شده مثل Zahn ) تسان ) به معنی دندان
J با تلفظ ( یوت ) که ( ی ) هم گفته می شود. مانند Ja ) یا ) به معنی بله می باشد.
K با تلفظ ( ک ) مثل Kanne ( کانه ) به معنی قوری
L – M – N – P با تلفظ های مشابه به زبان فارسی.
Land لند ) به معنی کشور ٫ سرزمین
Mutter موتا ) به معنی مادر
نکته : دقت کنید که حرف های ( er ) در آخر جمله همانند ( آ ) تلفظ می شود.
Name نامه ) به معنی نام ٬ اسم
Paket پاکت ) به معنی جیب
Q هميشه بعد از حرف Q بدون استنثناء حرف U قرار ميگيرد و با هم صدای همانند ( کو ) می سازد مثل Quelle کوئله ) به معنی چشمه
R تلفظی بین ( ق و خ ) همانند Radio قادیو ) به معنی رادیو
دقت کنید حتماً نمی بایستی ق یا چیزی بین ق و خ باشه می تونید خیلی راحت مانند فارسی ر تلفظ کنید هیچ اشکالی ندارد.
S قبل از حروف صدا دار a-e-o-u-i صدای ( ز ) می دهد مانند sagen زاگن ) به معنی گفتن
اما اگر بعد از حروف صدا دار a-e-o-u-i بیایید صدای ( س ) میده و در غیر این صورت صدای ش
میده مانند مثال های زیر :
sagen زاگن چون بعد از آن حرف صدا دار اومده پس صدای ز میده
sind زیند چون بعد از آن حرف صدار دار اومده پس صدای ز میده
ist ایست چون قبل از آن حرف صدا دار اومده پس صدای س میده
fast فست چون قبل از آن حرف صدا دار اومده پس صدای س میده
stelle اشتله چون قبل و بعد از آن حرف صدا دار نیست پس صدای ش میده
Stunde اشتونده چون قبل و بعد از آن حرف صدا دار نیست پس صدای ش میده
T همانند ( ت ) فارسی مثل Tante تانت ِ ) به معنی عمه و خاله
V صدای مانند ( ف ) و گاهی هم ( و(
Vater فاتا ) به معنی پدر
Verb ورب ) به معنی فعل
نکته : هر واژه ی که از زبان دیگری وارد آلمانی شده باشد و در آن ( V ) به کار رفته باشد صدای ( و ) میدهد مثل مثال ( Verb ) که ریشه ی بیگانه در زبان آلمانی دارد.
W با تلفظ ( و ) مثل Winter وین تا ) به معنی زمستان
Xبا تلفظ بین ک و س مانند Alexander الکساندا ) به معنی اسکندر
Z تلفظی بین ( ت ٫ س ) که با هم می شود ( تس ) اما باید سریع و نوک زبانی گفته شود.
مثل Zimmer تیسیما ) به معنی اتاق
و اما بخش دوم حروف صدا دار در زبان آلمانی.
حروف صدا دار
Die Vokale
تمام حروف های که به تنهایی و مستقل نیز تلفظ می شوند و برای بیان آنها دیگر نیاز به حروف دیگر نیست مانند A, E, I, O, U
نکته : حرف Y هم با صداست و هم بی صدا به این منظور که در آغاز واژه بیایید بی صداست و در غیر این صورت صدا دار می باشد.
A با تلفظ ( آ ) مانند Mann مان ) به معنی مرد
O , U مثل همان حروف فارسی بیان می شوند
Obst اُبست ) به معنی میوه ٫ ثمر
um اُوم ) به معنی در اطراف ٬ گرداگرد ٫ پیرامون
ä , ü , ö , ß
ä : با تلفظ ( اِ ) آن را می توان به این شکل نیز نوشت ae مثل Väter یا Vaeter که جمع پدر می باشد به معنی پدران. و با تلفظ ( فِتا
ü با تلفظ ( اُو ) اما لب ها را غنچه کرده مثل über اُوبا ) به معنی درباره ueber
ö با تلفظ ( اُ ) اما لب ها غنچه شود. مثل böse بُزِ ) به معنی شیطون ٬ بدجنس می توان آنرا همانند مثال های قبلی به این شکل نیز نوشت boese
ß با تلفظ ( س ) اما کشیده همانند Straße اشتقاسه ) به معنی خیابان.