به دلم افتاده بود به زبان آلمانی

سلام دوستان

در درس امروز از سری دروس اصطلاحات آلمانی میخواهیم با هم به اصطلاح : به دلم افتاده بود که … ؛ به دلم برات شده بود که … ؛  بو برده بودم بپردازیم.

 

برای ساخت چنین اصطلاحاتی که در بالا گفته شد ؛ می بایستی به سر وقت فعل ahnen در زبان آلمانی برویم.

 

ahnen

به دل کسی افتادن ؛ حدس زدن یا بو بردن ؛ دل کسی گواهی دادن ؛ احساس کردن

 

گذشته ساده : ahnten

گذشته کامل : haben geahnt

 

برای درک بیشتر به مثال های زیر توجه کنید:

 

mir ahnt, dass ich eine Erkältung bekomme

به دلم افتاده که دارم سرما میخورم!

 

mir ahnt, dass ich den Zug verpasse

به دلم برات شده که اون قطار رو از دست بدم

فکر کنم ( کاملا منفی )‌ به اون قطار ِ دیگه نرسم

 

mir ahnt, dass den Job nicht bekomme

به دلم افتاده (منفی) که اون کار رو به دست نمیارم

 

mir ahnt nichts Gutes

هیچ احساس خوبی ندارم

دلم داره شور میزنه

 

برای مثال :‌ قرار است یک اتفاقی بیافتد و شما پیش بینی کرده اید که اون به این راحتی ها و آسونی هام نیست بنابراین قرار است کلی اتفاق بد بهمراه داشته باشد پس هیچ احساس خوبی ندارید یا دلتون شور میزنه …

 

نکته : هرگاه بخواهیم به کسی خبر ناخوشایندی بدهیم و یه اون خبر هم از نگاه و دید منفی باشد آنگاه از mir ahnt, dass استفاده میکنیم.

 

چند مثال دیگر :

ich hatte das Unglück geahnt

این بدبیاری یا اتفاق ناخوشایند به دلم افتاده بود!

 

!das konnte kein Mensch ahnen

اینو هیچ بنی بشری نمی تونست حدس بزنه

این به عقل جن هم نمیرسید 🙂

 

ich konnte doch nicht ahnen, dass du mich dort angemeldet hast

از کجا می تونستم خبر داشته باشم که تو اونجا برای من وقت گرفتی!

از کجا میتونستم خبر داشته باشم که تو اومدن من به اونجا رو اطلاع داده بودی!

کف دستم رو بو نکرده بودم که تو به اونجا (کسی توی اون محل) گفته بودی یا خبر داده بودی که منم میام ؛ حتی میتواند این معنی را بدهد که کف دستم رو بو نکرده بودم که منو به اونها از قبل معرفی کرده بودی!

 

به هرحال فعل anmelden با توجه به موقعیت و وضعیت می تواند معانی زیادی در آلمانی بهمراه داشته باشد!

 

اصطلاح عامیانه :

!Ach, du ahnst es nicht

آخ … حدس اش هم نمی تونی بزنی!

آخ … تصور اش هم نمی تونی بکنی!

زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که مثلا برای ما یک اتفاق عجیب افتاده باشی و بخواهیم به طرف مقابل توضیح بدیم : وای اگه بدونی امروز من چی دیدم …

Ach, du ahnst es nicht! was ich heute erlebt habe

 

du ahnst nicht, wie schwer das ist

عمرا بتونی حدس بزنی چقدر اون کار سخت و دشوار است.

 

چنانچه شما نیز در این زمینه مثالی دارید میتوانید آنرا به بخش نظرات سایت اضافه کنید.

موفق باشید.