سلام دوستان در این درس می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به فعل rufen به همراه پسوندهای آن
rufen
صدا زدن ، صدا کردن ، خواندن ، بانگ زدن ، فراخواندن ، خواستار چیزی شدن ، طلب کردن
زمان گذشته ساده : riefen
زمان گذشته کامل : haben gerufen
در زبان آلمانی فعل rufen می تواند به همراه حرف اضافه nach و zu بیاید و هرگاه همراه حرف اضافه nach یا zu بود آنگاه فقط معنی خواستار چیزی شدن ، طلب کردن را میدهد، به مثال زیر دقت کنید :
Das Kind rief nach seiner Mutter
آن بچه مادرش را طلب میکرد
در مثال بالا آن nach این سیگنال را به ما میدهد که آن بچه با صدا زدن ، مادرش را طلب میکرده ، در زبان آلمانی هر فعل تصویر و معانی خودش را دارد و برای همین است خیلی از افعال پسوندهای زیادی نیز دارند ، زیرا برای هر کاری در زبان آلمانی فعل مربوط به خودش باید استفاده شود تا تصویری درست از گفته شما در ذهن شنونده نقش ببندد
Der Gast rief nach der Bedienung
آن مسافر خدمات یا خدمتکار را طلب میکرد
دیدید که باز از nach استفاده کردم ، زیرا مسافر ما نه تنها خدمت کار را صدا میزد او را نیز طلب میکرد.
پس هرگاه nach یا zu که حروف اضافه ما هستند و همراه با rufen در جمله بودند دیگر فعل rufen معنی صدا زدن را فقط نمیدهد ، بلکه معنی طلب کردن را میدهد که ما کسی را یا چیزی را برای خواستن طلب کرده ایم.
Jemanden zu Hilfe rufen
کسی را برای کمک طلب کردن
دیدید که در اینجا از zu استفاده کردیم , البته به گفته هایم اضافه کنم ما می توانیم از um هم استفاده کنیم در مواردی ، همانند مثال زیر :
Jemanden um Hilfe rufen
کسی را برای کمک طلب کردن
و همین جمله با حرف اضافه nach نیز معنی مشابه دارد.
Jemanden nach Hilfe rufen
کسی را برای کمک طلب کردن
نتیجه کلی : هرگاه فعل rufen با حروف اضافه um, zu , nach مورد استفاده قرار گرفت ، آنگاه معنی طلب کردن و خواستار چیزی کردن را میدهد.
Der Vater ruft zum Essen
پدر طلب غذا میکند
Der Vater ruft nach dem Essen
پدر طلب غذا میکند
اما چند مثال برای rufen بدون حروف اضافه :
Er rief mich, ich muss gehen
او مرا صدا میزد ، من باید بروم
?Hast du mich gerufen
تو منرا صدا میزدی ؟
در بخش بعدی از این درس می خواهیم به پسوندهای که با rufen ترکیب می شوند و یک فعل جدید را می سازند ، بپردازیم ، اولین فعل anrufen است
anrufen یک فعل جدا شدنی
مکالمه ی تلفنی داشتن ، خدا را به یاری طلب نمودن ، به کسی زنگ زدن ، با کسی تماس تلفنی برقرار کردن
گذشته ساده : anriefen
گذشته کامل : haben angerufen
فعل anrufen نیز هرگاه با حروف اضافه بیاید ، مفهوم دیگری نیز به همراه دارد به مثال زیر توجه کنید :
Jemanden um Hilfe anrufen
به کسی برای طلب کمک تماس گرفتن
که این تماس گرفتن همراه بود با طلب کمک کردن از آن شخص!
Gott um Gnade anrufen
از خدا طلب رحمت و بخشش کردن
در اینجا نیز برای وجود um در جمله ، این تصویر در ذهن شنونده نقش می بندد ، که ما خدا را برای طلب برکت و بخشش و لطف و عنایت او صدا زده ایم
اما چند مثال برای فعل anrufen بدون حروف اضافه :
Bei der Bank, in München anrufen
به آن بانک در شهر مونیخ تماس گرفتن
Jeden Tag anrufen
هر روز زنگ زدن ، هر روز تماس گرفتن ( تلفنی )
Er hat schon dreimal angerufen
او سه بار تماس گرفت
نکته : در تفکر آلمانی ما کسی را زنگ میزنیم ، کسی را تماس تلفنی میکنیم یعنی Akkusativ است! اما در تفکر فارسی ما معمولا به کسی زنگ میزنیم ، یا با کسی تماس تلفنی بر قرار میکنیم یعنی Dativ است !
پس یادمان باشد در زبان آلمانی ما همیشه کسی را تماس میگیریم! Akkusativ
Einen Bekannten anrufen
تفکر آلمانی : یک آشنا را تماس گرفتن
تفکر فارسی : با یک آشنا تماس گرفتن یا به یک آشنا زنگ زدن
Die Auskunft anrufen
تفکر آلمانی : آن آگهی را تماس گرفتن
تفکر فارسی : با آن آگهی تماس گرفتن ، به آن آگهی زنگ زدن
Die Polizei anrufen
تفکر آلمانی : پلیس را تماس گرفتن
تفکر فارسی : به پلیس زنگ زدن ، با پلیس تماس گرفتن
پسوند بعدی ما auf است که می تواند با فعل rufen ترکیب شود تا فعل aufrufen رو بسازد
aufrufen یک فعل جدا شدنی
فراخوان ، دعوت عمومی کردن ، احضار کردن ، خبر دادن مبنی بر خاتمه ی اعتبار یک پول
گذشته ساده : aufriefen
گذشته کامل : haben aufgerufen
Einen Schüler aufrufen
یک دانش آموز را احضار کردن
Einen Patienten aufrufen
یک بیما را احضار کردن
Jemandes Namen aufrufen
نام کسی را در ملع عام فراخوادن
Ein Programm aufrufen
یک برنامه را فراخواندن
همانطور که دید فعل aufrufen نیز Akkusativ است و خوشبختانه در زبان فارسی نیز به همین شکل است.
پسوند بعدی aus است که می تواند با rufen ترکیب شود و فعل ausrufen را بسازد
ausrufen یک فعل جداشدنی می باشد.
چیری را به طور رسمی اعلام کردن ، از روی شادی یا خوشحالی یا ترس و … فریادی کوتاه کشیدن و همه را خبر کردن ، کسی را به سمتی برگزیدن ، خبری را با صدای بلند برای اطلاع عموم اعلام کردن
گذشته ساده : ausriefen
گذشته کامل : haben ausgerufen
Wie schön! , rief sie begeistert aus
چقدر عالی ! ، او هیجان زده فریاد کوتاهی زد
.
Sie hat ihn auf dem Bahnsteig ausgerufen
او از روی سکوی راه آهن آنرا با ( خوشحالی ) صدا زد
.
Die Abendzeitung ausrufen
روزنامه عصر را برای اطلاع عموم با صدای بلند خواندن
Die Stationen ausrufen
ایستگاه ها یا توقف گاه ها را به اطلاع عموم رساندن
Die Schlagzeilen ausrufen
عنوان های داغ خبری را به اطلاع عموم رساندن
پس فعل ausrufen هم همانند افعال قبلی Akkusativ است و خوشبختانه در فارسی نیز به همین شکل است.
پسوند بعدی be است که می تواند با rufen ترکیب شود تا فعل berufen را بسازد
berufen این فعل جداشدنی نیست!
به شغلی منصوب گشتن ، فراخواندن ، کسی را لعنت و نفرین کردن ، احضار روح کردن ، برای شهادت فراخواندن ، استناد کردن
گذشته ساده : beriefen
گذشته کامل : haben berufen
Jemanden auf einen Lehrstuhl, zum Vorsitzenden berufen
کسی را از روی کرسی استادی به رییس کل منصوب کردن
Sie wurde als ordentliche Professorin für Alte Geschichte an die Universität Bonn berufen
او به عنوان یک استاد خانم درست و حسابی برای داستان های قدیمی در دانشگاه شهر بن منصوب شده
Ich berufe mich auf dich als Zeugen
من برای تو به عنوان شاهد شهادت میدهم
همانطور که دیدید فعل berufen نیز Akkusativ است و خوشبختانه در فارسی نیز به همین شکل است.
پسوند بعدی ab است که می تواند با rufen ترکیب شود تا فعل abrufen را بسازد
abrufen یک فعل جداشدنی می باشد
برای ارسال جنسی دستور دادن ، اعلان حرکت کردن ، اعلام ساعت کردن ، کسی را از کاری عزل کردن ، احضار کردن ، از حافظه ی یک ماشین ارقامی را دریافت کردن
گذشته ساده : abriefen
گذشته کامل : haben abgerufen
Jemanden aus einer Sitzung abrufen
کسی را از یک جلسه احضار کردن
کسی را از یک جلسه عزل کردن
Informationen, Daten abrufen
اطلاعات ، داده ها را از حافظه یک ماشین دریافت کردن
Den Rest einer Ware abrufen
دستور ارسال باقی مانده از یک جنس را دادن
Eine bestimmte Summe vom Konto abrufen
حاصل جمع صحیح را از یک حساب بانکی دریافت کردن ( به دست آوردن )
Im richtigen Moment die bestmögliche Leistung abrufen können
در زمان مناسب بهترین کارایی ممکن را بتوان دریافت کرد
فعل abrufen نیز همانند افعال قبلی Akkusativ است و در زبان فارسی نیز به همین شکل است.
پسوند بعدی zu می باشد که می تواند با rufen ترکیب شود و فعل zurufen را بسازد
zurufen یک فعل جدا شدنی می باشد
با صدای بلند مطلبی را از دور به کسی گفتن
گذشته ساده : zuriefen
گذشته کامل : haben zugerufen
Ich rief ihm zu, er solle auf mich warten
من او را بلند و از دور صدا کردم که او می بایستی منتظر من باشد.
.
توجه داشته باشید که فعل zurufen برعکس فعل های گفته شده این درس Dativ می باشد اما در زبان فارسی ما در حالت Akkusativ استفاده میکنیم ، در واقع همان بحث متفاوت بودن تفکر آلمانی زبان ها با فارسی زبان هاست
همانطور که دید در زبان آلمانی هر کاری فعل مخصوص به خودش را دارد ، مثلا اگر کسی را به حالت عادی صدا میزنیم از rufen استفاده میکنیم اما اگر کسی را با صدای بلند یا با فریاد صداش کنیم آنگاه باید از zurufen استفاده کنیم.
اما ما می توانیم با rufen افعالی اینگونه نیز داشته باشیم
vorrufen یک فعل جدا شدنی می شود
کسی را صدا بزنیم بیاد جلو
برای مثال :
Der Lehrer rief sie vor
آن معلم او را صدا زد بیاید جلو
یا herbeirufen یک فعل جدا شدنی می شود.
کسی را صدا بزنیم تا به اینجا بیاید ، صدا بزنیم تا به سمت ما بیاید.
برای مثال :
Er ruft seinen Hund mit einem Pfiff herbei
او سگ را توسط یک سوت به سمت خودش صدا زد
نکته کلی : تمام افعال گفته شده در این درس Akkusativ می باشند به غیر از zurufen که Dativ بود
چنانچه شما نیز در ارتباط با این درس ، سوال ، مثال یا پیشنهادی دارید ، می توانید آنرا در بخش نظرات همین درس درج کنید.
موفق باشید.
آموزش رایگان زبان آلمانی - مرتضی غلام نژاد
منبع: De.Alemani.De
من میخواهمدبدانماینجمله داتیو است یا اکوزاتیو؟
Sie rufen Hilfe.
و چرا rufe به rufen تبدیل شده؟
بسیار عالی بود استاد.
موفق باشید
ممنونم لطف کرید کانالتون عالیه .
استاد سلام میشه بگید فرق nach با zum چیه ؟ مثلا ich gehe nach Hause
Ich gehe zum Essen
nach با zu می تواند با تفکر فارسی معانی مشابه ای داشته باشد ، اما در تفکر آلمانی اینگونه نیست و بهترین درکی که می توان از مثال های شما کرد و آنرا بیان کرد اینگونه است :
Ich gehe nach Hause من به طرف یا به سوی خانه میرم
Zum Essen gehen به منظور آن غذا رفتن
شما در تفکر فارسی هم نمی توانید به منظور خانه بروید ، پس به سمت یا سوی خانه میروید و گاهی هم به منظور غذا یا برای غذا خوردن میروید.
اما معمولا می توانید حرف اضافه را در مثال دوم حذف کنید و اینگونه نیز بگویید :
Ich gehe essen که دو فعل essen gehen با هم ترکیب شده اند و به معنی : برای غذا خوردن رفتن ، است
یا بگوییم :
Ich gehe Mittagessen میرم ناهار بخورم
موفق باشید.