Wort des Tages لغت ِ روز gemütlich , Gemütlichkeit

 

 

gemütlich یک صفت می باشد

دنج ، دلنشین ، مطبوع ، دلخواه ، آسوده ، آرام ، مهربان ، خوشرو

.
Eine gemütliche Wohnung

یک آپارتمان آرام و دنج

Diese Wohnlage ist sehr gemütlich

این منطقه مسکونی خیلی آرام و دنج است.

.
In der Küche war es gemütlich warm
در آشپزخانه گرمای مطبوعی بود

.
Ein gemütlicher alter Herr
یک آقای کهنسال ِ مهربان و خشرو

.
Gemütlich spazieren gehen

به صورت دلخواه به پیاده روی رفتن

.
Jemanden zu gemütlichem Beisammensein einladen

کسی را به گپ و دورهمی دلنشین دعوت کردن

.

 

مروری بر یک نکته گرامری : در درس های گذشته گفته بودیم که فعل einladen همیشه به همراه حرف اضافه zu می آید ، درست همانند فارسی که ما کسی را به جایی یا به چیزی دعوت میکنیم.

کسی را jemanden –> اکوزاتیو Akkusativ
به zu –> حرف اضافه داتیو ساز Dativ+
دعوت کردن einladen –> فعل جمله
?Darf ich dich zum essen einladen
اجازه دارم تو را به صرف غذا دعوت کنم ؟

که در مثال بالا ، تو را dich –> اکوزاتیو Akkusativ
اسم جمله Das Essen
حرف اضافه zu که داتیو ساز است
که می شود zu dem Essen و همیشه خلاصه آنرا می نویسیم

zum Essen به صرف غذا
اما می توانیم با اضافه کردن پسوند keit به صفت gmütlich از آن یک اسم مونث بسازیم.

مروری بر یک نکته گرامری : در دروس های گذشته گفتیم که یکی از سیگنال ها برای تشخیص اسامی مونث ، پسوند keit است ، یعنی هر اسمی که انتهای آن به keit- ختم بشود ، آرتیکل آن die است و آن اسم نیز یک اسم مونث است در زبان آلمانی.

Die Gemütlichkeit یک اسم مونث می باشد

آسایش ، آسودگی ، راحتی

.
Er trank in aller Gemütlichkeit sein Bier aus

او در کمال آرامش آبجو اش را سر میکشید.

trinken نوشیدن
austrinken تا ته چیزی را نوشیدن ، سر کشیدن

.
اصطلاح :

!Ein Prosit der Gemütlichkeit
می نوشیم به سلامتی رفاه و آسایش

.
Wenn der Chef kommt, ist die Gemütlichkeit flöten

اگر رئیس بیاید ، آسایش و آسودگی رخت بر میبندد

به زبان ساده تر اگر رئیس بیاید ، باید جلوی اون کار کنیم و نمی توانیم یک لحظه هم آسایش و آسودگی داشته باشیم.

.
در مورد فعل flöten چند برداشت وجود دارد که آنها در ادامه ذکر خواهم کرد.

نی زدن ، فلوت زدن
با صدای بلند چهچه کردن
بسیار تملق آمیز و فریبنده صحبت کردن

اما معنی آخری که می شود به آن اضافه کرد ، دور شدن و از بین رفتن است. درست همانند صداهای که از یک فلوت و نی در می آیند و بعد از چند صدم ثانیه از بین میروند.
ما فارسی زبان ها معمولا می گویم : چیزی رخت می بندد ، پس هرگاه خواستیم جملاتی از این دست در آلمانی بگوییم ، می توانیم فعل flöten را به کار ببریم. همانند مثال بالا که گفتیم :

Ist die Gemütlichkeit flöten
آسایش و آسودگی یا راحتی رخت بر میبندد.