درس پنجاه و سوم – ?Was ist n-Deklination
سلام دوستان ، می خواهیم در این درس ، باهم نگاهی داشته باشیم به مبحث n-Deklination
به مثال زیر توجه کنید :
Niemand kann mir nehmen, was in meinem Herzen ist
هیچکس نمی تواند از من بگیرد ، آنچرا که در قلبم است.
در دروس گذشته گفته بودیم که اسامی در زبان آلمانی می توانند ۴ نوع حالت اسمی داشته باشند ، که با کلیک به روی هر کدام می توانید به جزوء مورد نظر دسترسی داشته باشید.
Nominativ
Akkusativ
Dativ
Genitiv
در مثال بالا in یک حرف اضافه است که هم می تواند Akkusativ ساز باشد و هم Dativ ساز ، چنانچه آشنایی با حروف اضافه ندارید می توانید جزوات زیرا مطالعه کنید :
حروف اضافه زمان و مکان
حروف اضافه Akkusativ ساز
حروف اضافه Dativ ساز
تمام حروف اضافه به همراه چند نکته
حروف اضافه Akkusativ ساز یا Dativ ساز ؟
شاید برایتان سوال پیش بیاد که چرا in meinem Herzen ؟ چرا نمیشه in meinem Herz
اجازه بدید قبل از پرسش به این سوال ، توضیحات کاملی در ارتباط با n-Deklination داده باشم.
تمام اسامی مذکر ما که در حالت جمع به n- یا en- ختم می شوند در حالت های اسمی Akkusativ , Dativ , Genitiv می بایستی با توجه به آن اسم به انتهایش n- یا en- اضافه شود. به مثال زیر توجه کنید
Ich sehe meinen Kollegen من همکارم را می بینم
Ich helfe meinem Kollegen من به همکارم کمک میکنم
اگر توجه کرده باشید در حالت Akkusativ و Dativ اسم مذکر Kollege می بایستی فقط آرتیکل آن دست خوش تغییر شود ، اما دیدید که خود اسم نیز n به آن اضافه شد. که به این اتفاق در اصطلاحات گرامری n-Deklination گفته می شود.
نکته شماره یک : n-Deklination تنها برای اسامی مذکر می باشد.
نکته شماره دو : اسامی جمعی که به حالت n-Deklination میروند دیگر Umlaut نمی گیرند.
چه اسامی مذکری می توانند n-Deklination هم باشند ؟
تمام اسامی مذکری که به e ختم می شوند ، مانند :
Hase, Affe, Ochse, Löwe, Bulle, Rabe و …
که تمامی این اسامی ها وقتی به حالت n-Deklination میروند به انتهای آنها حرف n نیز اضافه می شود.
مثال Akkusativ :
Ich sehe den Hasen من آن خرگوش را می بینم.
پس دقت کنید گفته نمی شود Ich sehe den Hase بلکه این نوع اسامی که مذکر هستند در حالت Dativ نیز باید به انتهای آنها n اضافه شود.
مثال Dativ :
Ich gebe dem Affen eine Banane من به آن میمون یک موز میدهم.
پس از آنجایی که der Affe مذکر هستش و انتهای آن به e ختم می شود باید به n-Deklination برود تا به انتهای آن یک n نیز اضافه شود.
اسامی که برای خطاب به دیگران استفاده میکنیم، مانند همسایه ، همکار ، مشتری ، جوان و … اینگونه اسامی نیز چنانچه مذکر باشند می بایستی به n-Deklination بروند.
Der Bote, der Kollege, der Experte, der Junge, der Kunde, der Neffe , der Zeuge, der Bekannte و …
Ich sehe meinen Bekannten من خویشاوندم را می بینم.
Ich helfe meinem Bekannten من به خویشاوندم کمک میکنم.
اسامی که به مردم یک کشور تعلق داشته باشد ، مانند ، ایرانی ، افغانی ، آلمانی ، انگلیسی و …
Der Birte, der Franzose, der Tscheche, der Chinese, der Türke, der Schotte, der Russe
Ich helfe dem Birten من به آن انگلیسی ِ کمک میکنم
Ich sehe den Birten من آن انگلستانی را می بینم
تمامی اسامی مذکری که به پسوندهای زیر ختم می شوند نیز ، به حالت n-Deklination میروند.
ant– , ent– , and-, ist-, oge-, at–
Doktorand , Elefant, Student, Pianist, Biologe, Soldat
Ich kenne den Pianisten
Ich gebe dem Pianisten eine Note
من آن پیانیست را می شناسم
من به آن پیانیست یک نت را میدهم
اسامی که به عنوان لقب به دیگران داده می شود نیز ، به حالت n-Deklination میروند
Nachbar, Rebell, Prinz, Graf, Bauer, Held, Herr
Ich kenne Herrn Morteza
Ich gebe meinem Nachbarn ein Buch
من آن آقا مرتضی را می شناسم
من به همسایه ام یک کتاب میدهم
همانطور که میدانید در گرامر آلمانی همیشه استثناء نیز وجود دارد : که در این درس می توانیم به Herz یا قلب اشاره کنیم ، Das Herz نیز به n-Deklination میرود.
In meinem Herzen در قلب من
نکته برای حالت Genitiv : اسامی که به n-Deklination میروند ، در صورتی که در حالت Genitiv نیز باشیم آنگاه به انتهای آنها ns– اضافه میشود. مانند مثال زیر :
Ich habe gerade das Busch ” Die Psychologie des Namens” gelesen
چندتا از مهمترین اسامی که به n-Deklination میروند ، یعنی به انتهای آنها n یا en اضافه می شود :
Bauer, Fotograf, Friede, Gedanke, Herr, Herz, Soldat, Sozialdemokrat, Journalist, Junge, Kollege, Kunde
,Mensch, Nachbar, Name, Nationalsozialist, Neffe, Pilot, Student, Polizist, Tourist, Präsident, Vorname
چند مثال برای n-Deklination
Unser Nachbar sah gestern auf unserem Grundstück einen verletzten Hasen
همسایه ما دیروز به روی حیاط چمنی ما یک خرگوش زخمی را دیده
Der fremde Herr wollte uns seinen Namen nicht verraten
آن مرد غریبه تمایلی ندارد نامش را به ما بگوید ( نامش را فاش کند )
Der übermüdete Arzt verschrieb dem kranken Patienten ein falsches Medikament
آن پزشک بیش از اندازه خسته به آن بیمار یک داروی اشتباه را تجویز میکند
Der Name des Polizisten wurde der Öffentlichkeit nicht bekannt gegeben
Der Richter vernahm stundenlang den einzigen Zeugen
Ein freundlicher Chinese half einem in Not geratenen Franzosen
Im Zoo versucht der hungrige Löwe den frechen Raben zu fangen
?Kennen Sie den Unterschied zweischen einem Touristen und einem Terroristen
Das Fotomodell will sich nicht von diesem Fotografen fotografieren lassen
Peter hat gesagt, dass ich die Frau seines Herzens sei. Stell dir vor, er will mich heiraten
چنانچه شما نیز در مورد این درس ، سوال ، نظر یا انتقادی دارید ، می توانید آن را در بخش نظرات همین درس درج کنید.
موفق باشید.