نگاهی به sitzen,setzen, legen, liegen, stellen, stehen در زبان آلمانی

سلام دوستان ، در درس امروز می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به افعالی که از نظر مفهمومی مشابه و نزدیک بهم هستند.

 

setzen – sitzen

legen – liegen

stellen – stehen

 

در این درس می خواهیم با هم به طور دقیق و قابل فهم تر این افعال را از نظر گرامری یا دستور زبانی مورد بررسی قرار بدهیم

 

قبل از هر چیز اجازه بدهید اینگونه درس را شروع کنیم

رنگ آبی به مفهوم Akkusativ می باشد

رنگ قرمز به مفهوم Dativ می باشد

 

setzen

گذاردن ، نهادن ، قرار دادن ، نشاندن

 

گذشته ساده : setzten

گذشته کامل : haben gesetzt

 

 

sitzen

نشستن ، قرار گرفتن ، به سر بردن

 

گذشته ساده : saßen

گذشته کامل‌ : haben geseßen

 

 

legen

قرار دادن ، نهادن ، گذاشتن

 

گذشته ساده : legten

گذشته کامل : haben gelegt

 

liegen

قرار داشتن 

 

گذشته ساده : lagen

گذشته کامل : haben gelegen

 

stellen

نهادن ، قرار دادن ، گذاردن

 

گذشته ساده : stellten

گذشته کامل : haben gestellt

 

stehen

قرار داشتن

 

گذشته ساده : standen

گذشته کامل : haben gestanden

 

خب دوستان وقتی به معانی این افعال در زبان فارسی نگاه می کنیم ، پی می بریم که از نظر مفهومی در زبان فارسی بسیار نزدیک به هم هستند ، آیا در زبان آلمانی نیز به این صورت است!؟ پاسخ منفی است.

 

باید در اینجا کمی سعی کنیم همانند یک آلمانی فکر کنیم ، وقتی یک آلمانی به فعل setzen نگاه میکند ، برداشتی اینگونه دارد : برود چیزی را در جایی قرار بدهد ( حرکت وجود دارد ) که چون می توانی چیزی را یا کسی را ببرد در جایی قرار بدهد پس این فعل می تواند Reflexiv یا انعکاسی نیز باشد ، مثلا : من خودم را می برم در جایی قرار میدهم یا می نشانم.

 

نکته مهم :‌ این نوع برداشت برای legen, liegen و همچنین stellen, stehen نیز به همین صورت می باشد!

 

حال نگاه یک آلمانی از نظر دستور زبانی به این فعل اینگونه است:

 

?Wohin setze ich mich

من خودم را به کجا می نشانم؟

 

صبر کنید! اگر یادتان باشد گفتیم هرگاه بتوانیم جمله را با wohin سوالی کنیم ، یعنی فعل ما Akkusativ ساز است و در پاسخ آن سوال نیز باید ما Akkusativ جواب بدهیم!

 

به این سوال توجه کنید‌:

 

Wenn es regnet, setze ich mich gerne in —— Café

وقتی باران می بارد ، من خودم را در یک کافه می نشانم ( قرار میدهم )

 

به نظر شما در جایی خالی باید ein بیاد یا einem ؟

 

از آنجایی که گفتیم فعل setzen یک فعل Akkusativ است ، در واقع گزینه einem حذف می شود زیرا برای حالت اسمی Dativ است.

 

اما دلیل منطقی؟

 

Das Café آن قهوه خانه

Ein Café یک قهوه خانه ای

 

اسامی خنثی در حالت اسمی Akkusativ تغییر نمیکنند و حرف اضافه in در اینجا نیز یک حرف اضافه Akkusativ ساز است برای اینکه فعل جمله ما setzen یک فعل Akkusativ است!!!!!

 

از کجا درک کنیم که یک فعل Akkusativ یا Dativ است؟

 

پیشنهاد میکنم دروس زیر را مطالعه کنید :

 

جزوء Akkusativ oder Dativ ( کلیک کنید )

 

پس از آنجایی که فعل setzen یک فعل Akkusativ بود ، جمله ما اینگونه می شود :

 

Wenn es regnet, setze ich mich gerne in ein Café

وقتی باران می بارد ، من خودم را در یک کافه می نشانم ( قرار میدهم )

 

اما حال اگر کسی از ما بپرسد که ?wo bist du کجا هستی ، آنگاه به سر وقت sitzen میرویم.

 

اما قبل از اینکه بخواهم بیشتر در این رابطه توضیح بدهم ، اجازه بدهید به شکل دیگری مفهوم دو فعل setzen و sitzen را در فارسی بررسی کنیم

 

setzen -> ما برویم چیزی را یا کسی را در جایی قرار بدهیم یا بنشانیم ( حرکتی )

sitzen -> در جایی نشسته باشیم ( ساکن )

 

نکته : هر فعلی که ساکن باشد و به همراه حروف اضافه بیاید ، که معمولاً حرف اضافه in می باشد ، آنگاه اسم جمله باید به حالت Dativ برود.

نکته : هر فعلی که حرکتی باشد و به همراه حروف اضافه بیاید ، که معمولاً حرف اضافه in می باشد ، آنگاه اسم جمله باید به حالت Akkusativ برود.

 

به همین دلیل ِ  حرکتی و ساکن بودن افعال است که بعضی از حروف اضافه ما هم می توانند Akkusativ ساز باشند و هم می توانند Dativ ساز باشند ، یعنی بستگی دارد که به همراه یک فعل ساکن یا حرکتی در جمله آمده باشند.

 

پس یکبار دیگر به مثال اول درس برگردیم :

 

Wenn es regnet, setze ich mich gerne in ein Café

وقتی باران می بارد ، من خودم را در یک کافه می نشانم ( قرار میدهم )

 

Danach sitze man in einem Café

بعد از آن یا پس از آن آدم در یک کافه نشسته

 

?Wo sitze ich

من کجا نشستم؟

 

wo? -> Dativ

 

Ich sitze in einem Café

من در یک قهوه خانه یا کافه نشسته ام

 

 

خلاصه :

 

فعل setzen یک فعل Akkusativ است و اگر با حرف اضافه in آمده باشد ، آنگاه اسم جمله ( که در این درس das Café ) بود به حالت Akkusativ  میرود.

فعل sitzen یک فعل Dativ ساز است و اگر با حرف اضافه in آمده باشد. آنگاه اسم جمله ( که در این درس das Café ) بود به حالت Dativ میرود.

 

نکته : البته به غیر از in ما حروف اضافه دیگری نیز داریم که هم می توانند Akkusativ و هم Dativ ساز باشند.

 

برای آشنایی با دیگر حروف اضافه ، همان جزوء ی که در بالا لینک کردم را نیز در اینجا لینک میکنم.

 

جزوء Akkusativ oder Dativ ( کلیک کنید )

 

 

چند مثال برای درک بیشتر :

 

Der Hund saß unter dem Tisch

آن سگ در زیر یک میز نشسته بود.

 

فعل sitzen در گذشته ساده saßen می شود و برای ضمیر سوم شخص مفرد می شود saß و از طرفی حرف اضافه unter نیز Dativ ساز است، بنابراین اسم جمله که der Tisch است ، به حالت اسمی Dativ میرود.

 

 

sich setzen

خود را بردن و در جایی قرار دادن یا نشاندن

 

در اصطلاح :

 

Setzt dich

تفکر آلمانی : خودت را بنشان ، خودت را قرار بده

تفکر فارسی :‌ بفرما بشین!

 

Bitte setzen Sie sich

تفکر آلمانی : لطفاً خودتان را بنشانید

تفکر فارسی : لطفاً بفرمایید بنشینید

 

sich an den Tisch setzen

تفکر آلمانی : خود را ( بردن ) و در دور یا اطراف میز نشاندن

تفکر فارسی : برویم و دور آن میز بنشینیم

 

Wir setzen uns an den Tisch

ما ( میرویم ) خودمان را در دور آن میز قرار بدهیم (‌ بنشانیم )

 

Wir sitzen am Tisch

ما در دور آن میز نشستیم

 

Ein Kind auf einen Stuhl setzen

یک بچه را ( ببریم ) به روی یک صندلی قرار بدهیم ( بنشانیم )

 

Das Kind sitzt auf einem Stuhl

آن بچه به روی یک صندلی می نشیند.

 

 

Einen Topf auf den Herd setzen

یک قابلمه را به روی اجاق گاز قرار دادن ( نشاندن )

 

 

Etwas in die Zeitung setzen

چیزی را در روزنامه قرار دادن ( نشاندن )

 

 

Das Kind kann nicht still sitzen

آن بچه نمی تواند ساکت بنشیند

 

حال اگر بخواهیم به همراه حروف اضافه و اسم بیاوریم :

 

Das Kind kann nicht still auf dem Stuhl sitzen

آن بچه نمی تواند ساکت به روی صندلی بنشیند.

 

Ich setze das Kind ruhig auf den Stuhl

من آن بچه را به آرامی به روی آن صندلی قرار میدهم ( می نشانم )

 

 

چنانچه نحوه و کاربرد setzen, sitzen را درک کرده باشید ، بنابراین می توانید legen, liegen و همچنین stellen, stehen را به خوبی درک کنید.

 

چند مثال و پایان درس :

 

Ich lege den Ball auf den Boden

من آن توپ را به روی زمین میگذارم

 

Der Ball liegt auf dem Boden

آن توپ به روی زمین قرار دارد

 

Ich stelle die Flasche auf den Boden

من آن بطری را به روی زمین میگذارم

 

Die Flasche steht auf dem Boden

آن بطری به روی زمین قرار دارد.

 

خب تفاوت ها در چیست؟ از کجا بدانیم کدام را باید استفاده کنیم؟

 

یادتان هست در درس گذشته گفتیم که در زبان آلمانی هر کاری یا هر چیزی فعل ، قید ، اسم و … مربوط به خودش را دارد. در اینجا نیز باید باز بگوییم که در تفکر آلمانی یا بهتر است بگوییم در زبان آلمانی ، ما برای  قرار دان و گذاشتن نیز افعال مربوط به خودش را داریم.

 

legen گذاشتن به صورت خوابیده یا افقی – ( حرکتی ، ببریم چیزی را یه جا به صورت افقی یا خوابیده بگذاریم )

stellen گذاشتن به صورت ایستاده یا عمودی I (حرکتی ، ببریم چیزی را یه جا به صورت عمودی یا ایستاده بگذاریم)

 

ligen قرار داشتن به صورت خوابیده یا افقی – ( چیزی به صورت خوابیده یا افقی در جایی قرار داشته باشد )

stehen قرار داشتن به صورت ایستاده یا عمودی I ( چیزی به صورت ایستاده یا عمودی در جایی قرار داشته باشد )

 

setzen بردن و نشاندن ( چیزی یا کسی را ببریم در جایی بنشانیم )

sitzen نشستن ( کسی یا چیزی در جایی نشسته باشد )

 

 

با آلمانی را آسان ، ساده و رایگان بیاموزید 🙂

 

موفق باشید.